میبد

میبد
شهر قدیمی میبد.jpg
کشور  ایران
استان یزد
شهرستان میبد
بخش میبد
نام(های) قدیمی میبدار
مردم
جمعیت ۶۶٬۹۰۷[۱]
جغرافیای طبیعی
ارتفاع از سطح دریا ۱۰۳۴ متر از سطح دریا
میبد بر ایران واقع شده‌است

میبد
روی نقشه ایران
۳۱.۲۱۶۷° شمالی ۵۴.۰۰۰۰° شرقیمختصات: ۳۱.۲۱۶۷° شمالی ۵۴.۰۰۰۰° شرقی

میبد شهری است در استان یزد در مرکز ایران.

 

پیشینه

این شهر دارای پیشینه‌ای چندین هزار ساله است[نیازمند منبع]. این شهر دومین مرکز شهری و تجاری استان یزد محسوب می‌شود[نیازمند منبع] و به واسطه بافت تاریخی ارزشمند خود بیشتر نقاط شهر در فهرست آثار تاریخی ایران به ثبت رسیده[نیازمند منبع]. لازم است ذکر شود شهرک جهان‌آباد نیز از عمده‌ترین مراکز صنعتی این شهر می‌باشد و این شهرستان با تولید نیمی از کاشی و سرامیک کشور قطب این محصول محسوب می‌شود.[نیازمند منبع] میبد یکی از کانون‌های اولیه یکجانشینی درایران است که در واحه پهناور یزد واقع شده‌است.[نیازمند منبع] روزگاری در کنار دریای ساوه قرار داشته‌است که از ساوه تا حاجی‌آباد نمک کشیده شده بود و ساکنان آن از طریق این دریاچه رفت و آمد می‌کردند. با توجه به پیدا شدن سکه ضرب میبد در دوره ساسانی مشخص می‌شود که میبد دراواخر دوره ساسانی شهری معتبر و با اهمیت بوده‌است زیرا از یکصد و یازده شهری که در ایران قبل از اسلام شناسایی شده از تعداد معدودی از آن‌ها شرایط ضرب سکه و یا اجازه آن را داشته‌اند. (شهرهای ایران، پیکولوسکایا) دلایل متعددی را می‌توان نام برد که میبد و به ویژه نارین قلعه آن بیش از مناطق دیگر یزد، مسکون شده و اولین نقطه یکجانشینی دراین ناحیه بوده‌است.[نیازمند منبع] جعفری، اولین مورخ یزدی قرن هشتم درمورد بنای نارین قلعه حکایت اسطوره‌ای و افسانه‌ای عنوان می‌نمایند که نشانگر آن است که حتی درآن زمان هم عامه و خاص از دیرینه بودن این مکان مطلع بوده‌اند. وی می‌گوید که سلیمان نبی نارین قلعه را برای اختفای دفینه و گنج خود ایجاد نمود. نقش نگاره‌ای که اخیراً درهمین مکان برروی پاره‌سفال پیدا شده‌است نشانگر واقعیت‌های بسیاری است. نقش نیمه انسان – نیمه حیوان حک شده براین سفال شبیه همان نقش نگاره ایی است که در تمدن هزاره سوم پیش از میلاد عیلامی‌ها می‌باشد. قابل بیان است افراد این منطقه از دیرباز تا کنون یکتاپرست بوده‌اند .(تاریخ عیلام، شیرین بیانی) نارین قلعه میبد در قرون اولیه اسلامی هم از عظمت و اهمیت زیادی برخوردار بوده و از قلاع غیرقابل نفوذ برای دشمنان بوده‌است که از داخل قلعه راه‌های زیر زمینی به کل شهر برای تأمین آب و غذا وجود دارد که از دلایل مهمی بوده است که تا کنون توسط هیچ‌کدام از دشمنان فتح نشده است.

میبد

میبد و صنعت

اساس اقتصاد شهر میبد بر صنعت استوار است. مهمترین صنایع میبد عبارتند از سفالگری، کاشی و سرامیک و ذوب آهن. کارخانه‌های متعدد کاشی و سرامیک سازی، میبد را به قطب صنعت کاشی و سرامیک ایران تبدیل کرده‌است. هم اکنون بیش از یک چهارم کاشی ایران در میبد تولید می‌شود. سفالگری پیشه دیرینه مردمان این دیار بوده‌است و امروزه نیز سفال میبد به سرتاسر دنیا صادر می‌شود. به طور کلی رونق صنعت سفالگری و کاشی و سرامیک در میبد را باید در چهارچوب پیوند صنعت و سنت ارزیابی کرد. بزرگترین مرکز پرورش بلدرچین کشور که رتبه دوم خاورمیانه را نیز دارا می‌باشد در شهرستان میبد واقع است.

آموزش عالی

حوزه علمیه میبد

از دوران قدیم و با ظهور اسلام، ایجاد قرائت خانه و مدرسه علمیه در کنار ساختمان مساجد معمول گردید ولی از وجود یا عدم این مدارس در شهرستان میبد اطلاع دقیقی در دست نیست تقریباً از اولین مدرسه علمیهٔ شناخته شده در میبد، بقایای یک باب ساختمان است که با قدمت ۷۰۰ ساله در حوالی مسجد جامع میبد به جا مانده‌است و طبق قرائن موجود طلاب زیادی از نقاط مختلف از قبیل کرمان و پاکستان و افغانستان و هند در آن مشغول به تحصیل بوده‌اند و بعدها به دلایل نامعلوم مخروبه و تعطیل گردیده‌است. نخستین مدرسه علمیهٔ جدید با حمایت و پشتیبانی محمد صدوقی و شیخ محمد ابراهیم اعرافی و با همّت و پشتکار و پیگیریهای مصرانه سید اسدالله امامی و با اخذ مجوز از سید روح‌الله خمینی در نجف اشرف، تأسیس و با نام حجه ابن الحسن العسکری احداث و از سال تحصیلی ۵۴–۱۳۵۳ شروع به پذیرش طلبه نمود. لازم است ذکر شود مسئول این حوزه هم اکنون علیرضا اعرافی رئیس جامعة المصطفی العالمیه و عضو جامعة مدرسین حوزه علمیه قم می‌باشد.

معاونت فناوری اطلاعات

حوزه علمیه میبد با راه اندازی چند پایگاه عملاً با ایجاد معاونت فناوری اطلاعات پا به عرصه اطلاع‌رسانی دیجیتال گذاشت. این حوزه با راه اندازی پایگاه‌های اقماری سعی در گسترش فرهنگ اسلامی نموده و نیز لازم است ذکر شود مدیر ارشد این پایگاه‌ها دانش‌آموخته آن حوزه می‌باشد. از جمله این پایگاه‌ها می‌توان به پایگاه تخصصی قرآن شناسی حوزه علمیه میبد به نشانی: http://quranekarim.ir اشاره نمود که در چهارمین نمایشگاه بین‌المللی رسانه‌های دیجیتال حضور پر رنگی داشت.

دانشگاه

میبدیان تقریباً هر ساله از نظر ضریب پذیرش در کنکور سراسری دانشگاه‌ها رتبه اول کشور را احراز کرده‌اند. آمار، رقم پذیرش ۵/۱۶ درصد را به ما نشان می‌دهد. میبد دارای چندین واحد آموزش عالی می‌باشد که نزدیک به ۹۰۰۰ دانشجو در آنها مشغول به تحصیل می‌باشند.

جغرافیا و اقلیم شهرستان میبد

مخوف‌ترین کویرهای جهان در داخل لگن بزرگ و بسته فلات ایران واقع شده‌اند، که دشت رسوبی و پر دامنه یزد، یکی از حوضه‌های شاخص جغرافیایی آن است. گستره این دشت از دامنه‌های شیرکوه در جنوب آغاز می‌شود و با شیب ملایمی تا کویر سیاه‌کوه در شمال، در مسافتی بیش از یکصد کیلومتر ادامه می‌یابد. شهر میبد در بخش میانی این دشت واقع است. به طور کلی رشته کوه‌هایی که دور تا دور فلات مرکزی را دربرگرفته‌است سبب شده که دامنه‌های خارجی فلات، از رطوبت بیشتری برخوردار بوده و دامنه‌های داخلی آن خشک باشد؛ بنابراین کمبود نزولات جوی و آفتاب داغ آسمان صاف ایران، زندگی تب‌آلودی را در حاشیه کویر به وجود آورده‌است. میبد در ۵۴ درجه و ۲ دقیقه و ۱۰ ثانیه طول جغرافیایی و ۳۲ درجه و ۱۴ دقیقه و ۴ ثانیه عرض جغرافیایی واقع بوده و ارتفاع متوسط آن از سطح دریا ۱۰۳۴ متر می‌باشد. شهر میبد در شمال غرب شهر یزد، کنار جاده تهران – بندرعباس و راه‌آهن تهران به کرمان و در حاشیه کویر مرکزی ایران قرار دارد. اراضی خاوری آن دشت و هموار است و از سوی غرب به کوهپایه و ارتفاعات جنوبی عقدا منتهی می‌گردد. شهرهای یزد، اشکذر و اردکان به ترتیب همسایگان جنوب شرق، جنوب و شمال این شهرستان هستند. مساحت کل شهر میبد بر اساس طرح هادی، ۵/۱۹ کیلومتر مربع (۱۹۵۲هکتار) می‌باشد که از این اراضی بخش‌های کشاورزی و باغات ۲۸۲ هکتار، اراضی مسکونی ۲۶۲ هکتار، موات و بایر ۴۵۲ هکتار است. بررسی میبد و نحوه استقرار آن نشان می‌دهد که توپوگرافی، آبهای تحت‌الارضی و استخراج آب (قنات) در شکل‌گیری شهر نقش مهمی داشته‌است. میبد در کنار مسیل رودخانه‌های قدیمی و در جوار راه قدیمی ری به کرمان به صورت مجتمع‌های زیستی اولیه شکل گرفته‌است. این شهر بر روی شیب طبیعی که از جنوب به شمال بوده قرار دارد. این شیب به صورتی است که روستای رکن‌آباد در جنوب شهر حدود ۲۰ متر بلندتر از روستای عشرت‌آباد در شمال شهر است.

وضعیت اجتماعی شهرستان میبد

این شهرستان به لحاظ تراکم نسبی جمعیت، بعد از یزد قرار دارد. در حال حاضر جمعیت این شهرستان بالغ بر ۸۵۰۰۰نفراست. البته در سالهای اخیر به دلیل مهاجرپذیر بودن این شهرستان جمعیت ان تا ۱۰۰۰۰۰ نفر غم برآورد می‌شود. شهرستان میبد بر پایه تقسیمات کشوری که توسط دفتر تقسیمات کشوری وزارت کشور انجام گرفته شامل یک بخش مرکزی شهر میبد و دو دهستان: بفروئیه و شهیدیه و ۹۷ آبادی است. بخش ندوشن در سال۱۳۹۲ به میبد ملحق شد. کشاورزی میبد رونق دارد و از دیرباز کشاورزی از کارهای مهم آن بوده‌است و هنوز بخش بزرگی از زمین‌های پیرامون شهر در محله‌ها به کشت یا به باغ انار اختصاص دارند. در زمین‌های خارج از محدودهٔ شهری نیز کشت گندم، صیفی، یونجه، پسته، پنبه و دیگر فراورده‌های کشاورزی رواج دارد. در گذشته کشت‌زارهای پنبه در این ناحیه زیاد بوده‌است، ولی امروزه به دلیل کمی درآمد اقتصادی آن و کم شدن آب میبد جای خود را به باغ‌های انار و… داده‌است. مهمترین نقاط دامپروری میبد، آبادی‌های کوهپایه‌ای باختر و روستای حسن‌آباد است. همچنین شماری مرغداری نیز در میبد وجو دارد که علاوه بر تأمین نیاز ناحیه به دیگر نقاط نیز مرغ صادر می‌شود. صنایع دستی مردم این دیار زیلوبافی، سرامیک‌سازی، سفال‌سازی، کرباس‌بافی، فرش‌بافی و موتابی است که از گذشته دور در این ناحیه رواج داشته‌است. همه ساله زیلوهای بافت میبد و فراورده‌های سرامیک‌سازی آن به دیگر شهرهای استان یزد و سایر نقاط ایران صادر می‌شود. دانشگاه آزاد میبد با بیش از ۴۰۰۰ دانشجو در رشته‌های کارشناسی سرامیک، عمران، حقوق، مترجمی زبان انگلیسی، زراعت، مرتع و آبخیز داری، کامپیوتر و… فعالیت دارد. میبد یکی از کانون‌های اولیه یکجانشینی درایران است که درواحه پهناور یزد واقع شده‌است. روزگاری در کنار دریای ساوه قرار داشته‌است که از ساوه تا حاجی‌آباد نمک کشیده شده بود و ساکنان آن ازطریق این دریاچه رفت‌وآمد می‌کردند. (تاریخ یزد، جعفری) با توجه به پیداشدن سکه ضرب میبد دردوره ساسانی مشخص می‌شود که میبد در اواخر دوره ساسانی شهری معتبر و با اهمیت بوده‌است زیرا از یکصدو یازده شهری که در ایران قبل از اسلام شناسایی شده از تعداد معدودی ازآنها شرایط ضرب سکه و یا اجازه آن را داشته‌اند. دلایل متعددی را می‌توان نام برد که میبد و به ویژه نارین قلعه آن بیش از مناطق دیگر یزد، مسکون شده و اولین نقطه یکجانشینی دراین ناحیه بوده‌است. جعفری، اولین مورخ یزدی قرن هشتم درمورد بنای نارین قلعه حکایت اسطوره‌ای و افسانه‌ای عنوان می‌نمایند که نشانگر آن است که حتی درآن زمان هم عامه و خاص از دیرینه بودن این مکان مطلع بوده‌اند. وی می‌گوید که سلیمان نبی نارین قلعه را برای اختفای دفینه و گنج خود ایجاد نمود. نقش نگاره‌ای که اخیراً درهمین مکان برروی تکه سفال پیدا شده‌است نشانگر واقعیت‌های بسیاری است. نقش نیمه انسان – نیمه حیوان حک شده براین سفال مربوط به نوع اعتقادات مذهبی مردم این ناحیه بوده که شبیه همان نقش نگارهایی است که درتمدن هزاره سوم پیش از میلاد عیلامی‌ها می‌باشد. (تاریخ عیلام، شیرین بیانی) نارین قلعه میبد درقرون اولیه اسلامی هم از عظمت و اهمیت زیادی برخورداربوده از قلاع غیرقابل نفوذ برای دشمنان بوده‌است. شخصیت‌های میبد: اندیشمندان، ادیبان، سیاست‌مداران و روحانیون بزرگی از این شهر برخاسته‌اند. ازجمله:ابوالفضل رشیدالدین میبدی صاحب تفسیر ارزشمند «کشف الاسرار» در قرن ششم هجری، قاضی میرحسین میبدی، خطیرالملک وزیر دربار سلجوقیان، عبدالکریم حایری میبدی بنیانگذار حوزه علمیه قم و استاد سید روح‌الله خمینی، دکتر مرتضی حایری و مهدی حایری (فرزندان حاج شیخ عبدالکریم)، علی حایری بارجینی، حسین مکی، سرلشکر دکتر فیروزآبادی و امامی میبدی… را می‌توان نام برد. متأسفانه بعلت ندانم کاریها و کوته بینی‌های مقامات شهری، بالاخص شهرداری، عدم درک ارزش آثار باستانی و سلطه نوعی تفکر وهابی گری که در مقابل اماکن مذهبی بقیه آثار قدیمی را برنمی‌تابد بافت تاریخی شهر که یادگار ایران باستان بوده به‌طرز فاجعه باری صدمات فراوانی دیده‌است که غیرقابل جبران می‌باشد. سیاستهای ابلهانه تعریض کوچه‌ها، تخریب قلعه و استفاده از زمین آن برای بنیاد مدرسه، احداث خیابان در مرکز محلات، ثبت آثار تاریخی بعنوان املاک فردی و آنگاه تخریب آنها توسط جمعی فرصت طلب و سودپرست و عدم ممانعت از آن توسط ادارات و مقامات فاسد محلی میبد را اکنون بصورت ده-شهری درآورده‌است که اکثر یادگارهای تاریخی آن قربانی شده‌اند.

سوابق و پیشینه تاریخی میبد

بر اساس شواهد موجود و یافته‌های بررسی‌ها، بنیاد اولیه شهر میبد متعلق به ادوار کهن تاریخ ایران است. به همین دلیل سازمان بین‌المللی یونسکو «[شهر تاریخی میبد][۱]» را در آثار آزمایشی تاریخی فرهنگی ایران قرار داده‌است. بر اساس یک افسانه، میبد در روزگار «کیومرث» بنیانگذاری شد و نخستین ساکنان این سرزمین یعنی اهالی فیروزآباد، مهرجرد، بیده، میبد و بارجین در دهانه رودخانه‌های قدیمی میبد یا به فاصله‌ای نزدیک از مصب آن‌ها استقرار یافته و از راه آب و دریا به این سرزمین پا گذاشتند. به دلیل آنکه امکان تأمین نیازهای اولیه از جویبارهای دائمی یا فصلی بستر این رودخانه میسر بود؛ ولی پس از تغییرات اقلیمی و کاهش آب‌های سطحی منطقه، اهالی آن به فنون آب‌یابی و کاریزکنی دست یافتند. «میبد» یکی از نمونه‌های نادر شهرهای باستانی ایران به شمار می‌رود، هرچند که بافت سنتی آن گزندهای فراوان دیده‌است، امّا هنوز بسیاری از پدیده‌ها و عناصر شهری قدیم، مانند راه‌های باستانی، بناها و تشکیلات وابسته به آن، کهن‌دژ، شارستان، بیرونه‌ها و آثار گسترش شهری و بازمانده بناهای کهن را می‌توان در آن تشخیص داد؛ کهن‌ترین سند هویت تاریخی و آغاز شهرسازی در سرزمین یزد، «نارین قلعه» میبد است. این کهن دژ همچون پیری خسته و خاموش سرگذشت سالیان درازِ رنج و آسایش مردمان این دیار را به یاد دارد. گسترش شهر بر اساس طرح و نقشه سنجیده‌ای صورت گرفت که در آن زمان برای پی‌ریزی یا توسعه شهرها به کار می‌بردند و در همه جای ایران کم و بیش همانند بود. نقشه منظم شهرهای ساسانی بیشتر بصورت شبکه مستطیل مانند با محورهای اصلی متقاطع و فرم چلیپایی بودند که خندق و حصاری محکم آن را فرا می‌گرفت. ابتدا و انتهای محورهای اصلی (شاهراه‌ها – شاهکوچه‌ها) به چهار دروازه می‌رسید. در این دوره، بر اساس یک باور ایرانی بر آن بودند که جهان چهار بخش دارد و شهرها را باید طوری بسازند که درهای آن به چهارسوی جهان گشوده باشد. این چهار سو را «چهارکوستیک» می‌خوانند. طرح گسترش شهر میبد در زمان ساسانیان دارای همین ویژگی‌هاست، تقریباً تمامی شالوده دیوارهای گرداگرد شهر و بخش قابل توجهی از خندق‌ها و دروازه‌های چهارگانه آن هنوز باقی است و با گذشت قرن‌ها و تغییرات گوناگون که غالباً تدریجی و گهگاه سریع و توسط فرمانروایان صورت گرفته‌است، شبکه اساسی شهر در محدوده «شارستان» هنوز آشکارا قابل شناسایی است. سکه‌های به جای مانده از دوران پوراندخت ساسانی که در این شهرستان ضرب می‌شد، از جمله اسناد تاریخی است که اهمیت سیاسی و مدنیت شهرستان میبد را در دوران ساسانی نشان می‌دهد.

میبد در کتب

احمد بن‌حسین بن علی کاتب در کتاب تاریخ جدید یزد می‌نویسد سه سرهنگ یزدگرد به نامهای بیدار و عقدار و میبدار، در سه منطقه سه ده به نامهای بیده و عقدا و میبد ساختند. سید عبدالعظیم پویا در کتاب سیمای باستانی شهر میبد می‌گوید نام میبد نیز خود مهر و نشان ساسانی دارد تا آنجا که می‌دانیم نام میبد (میبذ) که از واژه‌های فارسی میانه‌است در دوره ساسانی به این شهر اطلاق گردیده‌است. ابن اثیر مورخ قرن ۶ در گزارش جنگهای داخلی آل‌سلجوق آورده‌است. هنگام محاصره اصفهان توسط برکیارق، خطیر الملک میبدی وزیر سلطان محمد بن ملکشاه از دروازه‌ای که به او سپرده شده بود اصفهان را ترک و به زادگاه خود، میبد رفت. در زیر به شرح آثار و ابنیه میبد که مراد از آن آبادی وسطی این بخش است که به طور مطلق میبد گفته می‌شود و در دو طرف خیابان اصلی قرار دارد، می‌پردازیم:

نارین‌قلعه

نوشتار اصلی: نارین قلعه

نارین‌قلعه.

مهمترین بنای میبد، قلعه تاریخی و قدیمی آن است که ذکر آن در کتب قدیم بدین شرح مذکور افتاده‌است: روایتی که در تاریخ جدید یزد در باب قلعه میبد آمده بدین شرح است: «اما قلعه در زمان سلیمان پیغمبر علیه السلام ساختند و آن چنان بود که در زمان سلیمان علیه السلام، فارس تختگاه سلیمان بود… چنان‌که مشهور و مذکور است سلیمان بفرمود که دیوان، در کوهی که قابل قلاع باشد به جهت حفظ خزینه، قلعه بسازند… دال دیو بدین کوه رسید… خبر به سلیمان رسید. فرمود که بر این پشته، از گل و سنگ، قلعه حصین دال دیو بسازد. دال دیو به فرمان سلیمان، قلعه میبد بساخت… و چون سلیمان وفات کرد بوم لرزی پیدا شد… و اکنون که حصار او کنده‌اند همچنان سخت‌ترین قلاع است و او را قلعه دالان خوانند…» مطالب تاریخ جدید یزد که در تاریخ یزد و جامع مفیدی هم با تفاوت‌های مختصر دیده می‌شود، حکایت از قدمت قلعه دارد. مشاهده قلعه و مخصوصاً خشت‌های قطور و بزرگ آن خود نیز موید کهنگی آن است. امروزه در محل، قلعه موجود را با نسبت «دالان» نمی‌خوانند و نامی است که متروک شده‌است. این تسمیه قدیم باید مأخوذ از «دال» باشد که نام مرغان بزرگ شکاری از نوع عقاب است. نظیر این اسم به شکل «دالدون» بر کوهی در نزدیک میمند شهر بابک اطلاق می‌شود. اهمیت قلعه میبد مربوط به عهد سلاطین آل مظفر است که در عمران و آبادی میبد کوشا بودند و قلعه آنجا پناهگاه محلی آنان بود و بنابر قول مؤلف تاریخ جدید یزد، محمد بن مظفر در سال ۷۳۷ «خزینه‌ای که در یزد بود تصرف کرد و لشکر را مرسوم داد و قلعه دالان میبد را عمارت کرد و خندق دور کرد.» بقایای کنونی قلعه میبد، با وجود خرابی‌هایی که به مرور ایام بر آن روی آورده دیدنی است و متأسفانه در این سال‌ها به سبب ایجاد خیابان، قسمتی از آن خراب و تسطیح شده‌است. قسمت‌های مختلف قلعه بر سطح تپه‌ای در چهار طبقه قرار دارد و هر طبقه بر طبقه دیگر اشراف دارد. بنای ارگ آن در مرتفع‌ترین نقطه تپه واقع شده‌است و یک طبقه هم در قسمت زیر قرار که اتاقک‌های کنده شده در دل خاک است از نوع بوکن یا بوکنه. اطراف قلعه، خندق عظیمی بوده که بعضی قسمت‌های آن به باغ تبدیل شده‌است.

کاروانسرا

به رباط‌های بزرگ و جامع کاروانسرا می‌گویند چه در شهر و چه در بیرون از آن باشد. کاروانسرا علاوه بر اتاق و ایوان دارای باربند و طویله و انبار است و اغلب ورودی آنرا بازار کوچکی به نام علافخانه تشکیل می‌دهد و بر روی سر در آن چند اتاق پاکیزه قرار دارد که به کاروانسالار اختصاص دارد.

انواع کاروانسراها از لحاظ کاربری خاص

کاروانسراهای شاهی

هزینه بنای این کاروانسراها از موجودی خزانه کشور تأمین می‌گشته. این نوع ابنیه باعث آبادی کشور و فزونی اعتبار خزانه شاهی می‌گردید.

کاروانسراهای خصوصی

به وسیله اشخاص یا اوقاف برای استفاده‌های خصوصی برپا شده‌است مانند مسافرخانه‌ها

کاروانسراهای خیریه

این دسته علاوه بر کاروانسرا شامل آب انبار و پناهگاه‌هایی نیز هست که به وسیله اشخاص خیر بنا شده‌است.

کاروانسراهای شهری

اتاق‌های این کاروانسرا به مبلغ دو درصد فروشی که در آنجا انجام می‌گیرد، اجاره داده می‌شد. برای کاروانسراها علاوه بر مقررات بالا عواید گمرکی و عوارض دیگری مانند عوارض راهداری هنگام عبور از پل‌ها یا گداره‌های رودخانه یا چشمه را باید اضافه نمود.

انواع کاروانسراها از لحاظ محل احداث

کاروانسراهای کوهستانی

این بناها معمولاً شامل اتاق‌های کوچکی هستند که به آسانی گرم می‌شوند و در شب‌های سرد زمستان پناهگاه خوبی به شمار می‌آیند. بندرت در کنار این نوع پناهگاه‌ها حیاط کوچکی قرار دارد و تقریباً تمام این پناهگاه‌های کوهستانی با سنگ‌هایی که در همان‌جا قرار داشت، ساخته شده‌اند.

کاروانسرا در دشت

این کاروانسراها از یک سو محل اقامت موقت و استراحتی برای مسافران و کاروانیان بودند و از سوی دیگر در بسیاری از موارد مکان‌های بسیار مناسبی برای دفاع در برابر راهزنان به شمار می‌رفتند. در زیر به یک نمونه از معروفترین کاروانسراها که در میبد واقع است، اشاره می‌کنیم:

سامانه کاروانی میبد

سامانه کاروانی میبد، یک مجموعه معماری کهن است که کارکرد اصلی آن تأمین رفاه کاروانیان، خدمات سفر و گردشگری، راهداری و نیز انجام مبادلات پستی و ارتباطی قدیم بوده‌است. این مجموعه در مسیر شاهراه باستانی «ری – کرمان، در پشت دروازه غربی شارستان قدیم میبد شکل گرفته و از دوره‌های دور تاریخی تا پنجاه سال پیش، کارکرد پررونقی داشته‌است. رباط میبد، در واقع یک ایستگاه بزرگ کاروانی در مسیر این معبر شرقی – غربی ایران بوده‌است که از شرق به سوی یزد ـ کرمان و سیستان تا ماوراءالنهر و از سوی غرب به عقدا، نائین و اصفهان، کاشان و ری تا بین‌النهرین می‌رسیده‌است. با توجه به موقعیت دو ایالت مهم باستانی ایران یعنی (ری و کرمان) در این مسیر، آن را شاهراه ری – کرمان خوانده‌اند. این راه علاوه بر اینکه معبر دیرین نظامی و بازرگانی منطقه بوده‌است، پس از اسلام، مسیر عمدهٔ رفت‌وآمدهای زیارتی مکه و حجاز و نیز عتبات کربلا و نجف گردید؛ چنان‌که تا همین اواخر، به نام «راه کربلا» خوانده می‌شد و راهی پررفت‌وآمد بود با توجه به نیاز حیاتی کاروانیان به «آب» وجود سرچشمه کاریز کهن «کثنوا» را می‌توان عامل اصلی بنیاد این مجموعه دراین نقطه از شهر به حساب آورد. در این ایستگاه کاروانی، طی سده‌ها و سالیان گذشته، بر پایه واقعیت‌ها و نیازها، عناصر متعددی با کارکردهای ویژه پدید آمده که هر یک به نوعی در پایداری این سامانه مؤثر بوده‌اند و عبارتند از: ۱-سرچشمه و بخشگاه قنات ۲-برج و بارو و دروازه شارستان ۳-کاروانسرا (رباط) ۴-آب انبار ۵-چاپارخانه ۶-یخچال خشتی ۷-گورستان

سرچشمه و بخشگاه آب قنات

برای کاروانیانی که از پهنه بیابان می‌رسیدند، آب نخستین و مهمترین نیاز بوده‌است و سامان دهندگان راه‌ها ناگزیر بوده‌اند به هر طریق ممکن، آب مورد نیاز منزلهای کاروانی را تأمین کنند و یا ایستگاه‌ها را در آبگاه‌های پایدار بنا سازند. با این حساب، وجود سرچشمه کاریز خوش آب «کثنوا» عنصر اصلی و اولیه شکل گیری این سامانه کاروانی در این نقطه بوده‌است.

برج و بارو و دروازه شارستان

بخشی از برج و بارو و خندقها و نیز دروازه غربی شارستان قدیم میبد، درست در ضلع شرقی ایستگاه کاروانی و چسبیده به‌آن، دیده می‌شود. این همسایگی بسیار نزدیک با شهر و امکان برخورداریهای گوناگون از آن در دنیای پر بیم و هراس قدیم، موقعیتی بسیار ویژه برای این ایستگاه به شمار می‌آمده‌است؛ بنا بر این امتیازها، سامانه کاروانی میبد طی سده‌های گذشته همواره پایداری وتوسعه یافته‌است.

کاروانسرا رباط

نوشتار اصلی: کاروانسرای میبد

این کاروانسرا که گویا بر جایگاه کاروانسرای قدیمی تری ساخته شده، از جمله کاروانسراهای سبک صفوی و یکی از کاملترین کاروانسراهای بین راهی به شمار می‌رود. ساختمان کاروانسرا شامل: ساباط (با پوشش یزدی بندی)، ایوانهای بیرونی، هشتی ورودی، حیاط مرکزی، حوضخانه و مهتابی و چهار هشتی زیبا و فضاهای سرپوشیده (سول) شرقی و غربی و جمعاً صد ایوان و اتاق و اجاق برای استفاده کاروانیان بوده‌است. هم اکنون اداره میراث فرهنگی میبد و یک مرکز فرهنگی (کتابخانه مرکز اسناد) در بخشی از بنا استقرار یافته و سول (سالن) شرقی آن جایگاه موزه زیلوهای تاریخی میبد و سول (سالن) غربی آن نیز به عنوان رستوران سنتی و کافی شاپ (سفره سرای شاه عباسی) زیر نظر «شرکت تعاونی جهانگردی جاده ابریشم میبد» مورد استفاده همگانی است.

برج کبوتر خانه

این بنا در جنوب شرقی باروی قدیم میبد واقع است (محل کنونی فرمانداری میبد) بنا از خارج به صورت برجی مدور و آراسته به نقشهای ویژه و از داخل دارای سه طبقه و مجهز به هزاران لانه برای جلب و نگهداری پرندگان مهاجر است. برج کبوتر خان هم به لحاظ حمایت از پرندگان بی‌پناه و هم به جهت استفاده‌ای که در گذشته از کود آنها برای کشاورزان می‌کردند شایان توجه‌است.

سلطان رشید (سلطون رشید)

در نزدیکی و روبروی قلعه، یک بنای قدیمی قرار دارد که بنا به اظهار مردم محل، مزاری بوده. ظاهر آن نیز همین حکم را می‌کند. همین قسمت بازمانده شباهت تام و تمام به چند بقعه تاریخی و مرتفع یزد و ابرقو و مروست دارد که همه مزار بزرگان و از آثار قرون هفتم و هشتم هجری است. بلندی بدنه باقی‌مانده که قسمت سردر ورودی است، هشت متر است و از قسمت داخل سفید کاری بوده و مختصری از تزیینات و رنگ آمیزی قدیم آن نیز باقی است.

قلعه بشنیغان

در قسمت شمال بشنیغان، در گودی کنار جاده کنونی، قلعه چهار ضلعی ای با هشت برج قرار دارد. در قسمت بالای برج‌های قلعه، نقوش زیبایی طرح شده‌است. ظاهراً این قلعه از اوایل عصر قاجاری است.[نیازمند منبع]

مسجد جامع میبد

مسجد جامع میبد مجموعه‌ای از چند مسجد است که گونه‌های فضایی متنوعی را با طرحهای چندگانه عرضه می‌نمایند. این مسجد از نوع مساجد ایوان دار مرسوم در منطقه یزد است که از صحن مرکزی (حیاط) روباز با طرح تکرار طاق نما در بدنه‌ها، و فضاهایی چون گنبد خانه و ایوان وسیع و بلند و شبستان‌های کناری به عنوان بخش تابستانه در جهت قبله و شبستان‌های زمستانه (یا گرمخانه) در سه جهت دیگر تشکیل شده و ورودی اصلی آن با سر در نسبتاً بلندی از طرف کوچه شرقی، با گذر از یک فضای تقسیم (هشتی) به صحن باز می‌شود. مسجد کوچک حاجی حسنعلی در نبش شمال شرقی مجموعه، دارای صحن طاقنما دار و شبستانی در جهت شمال می‌باشد که به فضای مخروبه پشت، متصل است. مسجد حسنی (امام حسن) در شمال غربی مجموعه دارای گنبد خانه‌ای است، با دو ردیف شبستان در جهت غرب و شرق و یک ردیف در جهت شمال که ورودی این بخش، نیز از همین جبهه‌است. فضای بدون ساخت وساز غربی نیز در گذشته محل مسجدی بوده که اکنون وجود ندارد. به طورکلی ساختمان کهن مجموعه با خشت و گل بنا گردیده و چندان تنوع مصالح ندارد. پوسته داخلی ایوان، پیشانی سرپایه‌های نمای صحن، در چهار طرف و پوسته بیرونی گنبد، با طرحهای ساده هندسی آجری کارشده‌است. حداقل آرایه‌ها در فضای معماری اصیل مسجد به چشم می‌خورد. بر کتیبه کاشی معرق که در بدنه داخلی محراب، انتهای گنبد خانه نصب است تاریخ ۸۶۷ ه. ق و نام دوازده امام و بر کتیبه چوبی درب ورودی تاریخ ۹۱۳ ه. ق و آیه‌ای از قران نگاشته شده‌است. مسجد جامع میبد بنا به نوشته‌های تاریخی و مستندات معماری و باستان‌شناسی، از جمله مساجد کهن تمدن اسلامی ایران محسوب می‌شود. بنیان مسجد، مربوط به حدود سده دوم هجری است که شواهد و مدارک حکایت از طرح مسجدی شبستانی با صحن و فضای سر پوشیده دارد. عمق شبستان در جهت قبله برابر با دو فرش انداز بوده و نبش پایه‌ها، نیم ستون‌هایی داشته که قوس‌های باربر بر آنها استقرار داشته‌است. مسجد این زمان در کنار مساجد کهن نخستین فهرج، ساوه، اصفهان، دامغان و یزد قرار می‌گیرد. همزمان با تحولات معماری در گستره تمدن ایران و وارد شدن عناصر فضایی ایرانی، در طرح فضایی و نقشه مسجد جامع میبد نیز، تغییر ایجاد شد. به این صورت که بنا از طرح شبستانی به مسجدی گنبدی و ایوان دار تبدیل شده و به سوی غرب گسترش پیدا کرد و مناره‌ای قطور و بلند در انتهای ضلع شمالی به مجموعه فضایی افزوده گردید. (در حدود سده ششم هجری) اما گسترش تاریخی بنای مسجد جامع پس از سده هفتم اتفاق افتاده‌است. گنبد خانه خشتی و شبستان اطراف آن که به نام امام حسن شهرت دارد، در شمال غرب به مسجد افزوده و فضای پشت مناره نیز جزء بخش سر پوشیده مسجد شد. مسجدی ایوان دار در سمت غربی مسجد قدیم الحاق گردید که آخرین حد گسترش فضایی بوده که تا چند سال پیش نیز آثار آن در زمین مسطح و خالی فعلی وجود داشت. جهت قبله در فضاهای مربوط به دورة گسترش، نسبت به مسجد قدیمی انحراف دارد. در حدود سده نهم هجری تعمیرات و تغییراتی در بخشهای مختلف پس از آسیب‌های وارده به بنا صورت گرفته و محراب فعلی جایگزین محراب قدیمی شد؛ تاریخ ۸۶۷ نیز مربوط به همین زمان است. تغییر در طرح صحن مسجد و ساخت شبستان شمالی در جای فضاهای قدیمی و بخشی از مناره، بعدها در بنا بوجود آمد. آخرین تغییرات و تحولات اساسی مسجد مربوط به دورة قاجار می‌شود که شامل ساخت مسجد حاجی حسنعلی در شمال شرقی مجموعه و شبستان زمستانی حاجی رجبعلی در بخش غربی صحن، با جهت قبله‌ای متفاوت از فعالیتهای دو برادر خیّر میبدی است که جایگزین ساختارهای قدیمی گردیدند. مسجدی نسبتاً بزرگ، با حیاط و ایوان تابستانی و گرمخانه مفصل زمستانی است. آثار تاریخی و دیدنی آن به شرح زیر معرفی می‌شود: ۱- در بزرگ ورودی، ساخت سال ۹۱۳ هجری که بر دو لنگه آن در دو کتیبه به خط نسخ کنده شده‌است: قال الله تبارک و تعالی و تقدس، و ان المساجد لله فلا تدعوا مع الله احدا، ۲- در محراب گرمخانه، سنگی قهوه‌ای رنگ به اندازه ۴۵ × ۷۶ سانتی‌متر نصب و بر سطح آن به کوفی کهنه‌ای عبارات زیر نقر شده‌است: حاشیه:بسم الله الرحمن الرحیم. قل هو الله احد،… کفواً احد. در قوس:لا اله الا الله، محمد رسول‌الله زیر قوس:الله اکبر کبیرا، الملک لله ×دنباله‌اش خوانده نشد. ۳-در محراب ایوان تابستانی یک قطعه سنگ قبر خوش‌تراش با خطوط کوفی تزیینی و نقوش، مربوط به قبر دختر مؤلف کشف الاسرار به اندازه ۴۸ × ۷۸ سانتی‌متر نصب است؛ با این عبارات: حاشیه اول:بسم الله الرحمن الرحیم. ان الذین قالو ربنا الله ثم استقاموا، تتنزل علیهم الملائکة الا تخافوا… نحن اولیاؤکم فی الحیوة. حاشیه دوم:بسم الله الرحمن الرحیم. الله لا اله الا هو… و ما خلقهم. حاشیه سوم: بسم الله الرحمن الرحیم. شهد الله انه لا اله الا هو و الملائکة و اولوا العلم قائماً بالقسط، لا اله الا هو العزیز الحکیم. پیشانی: لا اله الا الله، محمد رسول‌الله. درقوس: بسم الله الرحمن الرحیم. قل هو الله احد،… کفواً احد. متن: هذا قبر السعید فاطمه بنت الامام سعید رشید الدین ابی الفضل ابن ابی سعد بن احمد مهریزد، رحمة الله علیها، توفی فی جمادی‌الاولی سنه اثنی و ستین و خمس مائه. ۴- در قسمت فوقانی محراب، کتیبه کاشی معرقی به شکل مربع که وسط آن خالی است قرار دارد و حاشیه‌ای را تشکیل داده که در داخل آن دوازده امام نوشته شده. تاریخ این کتیبه صفر سال ۸۶۷ هجری است. ۵- یک قطعه زیلوی وقفی کهنه در صحن ایوان پهن است به اندازه ۷٫۴۰ × ۳٫۱۴ متر که نقش بیست و چهار سجاده در آن بافته شده‌است: وقف صحیح شرعی نمود جناب ستوده آداب، حاج الحرمین الشریفین، حاجی عبدالرشید خلف عبدالعلی میبدی این زیلو را بر پلیثه تحت قبه مسجد جامع مزبور. بیرون نبرند مگر در شبستان مسجد مزبور برند. تحریراً فی شهر ربیع‌الثانی سنه ۸۰۸، عمل استاد علی بیدک ابن حاجی میبدی. یخچال خشتی میبد در کنار مجموعه کاروانسرای شاه عباسی، گنبد زرد رنگ مخروطی شکلی به چشم می‌آید که سابقاً یخچال بوده‌است. از نظر شناخت یکی از وسایل تمدن و زندگی آن منطقه قابل ملاحظه‌است و مخصوصاً که بنای آن نیز قدیمی(۲۰۰ سال فبل) است. یخچال میبد تماماً از خشت خام بنا شده واز اجزا اصلی حوض یخ بند، دیوار سایه انداز، مخزن و گنبد خشتی تشکیل شده‌است

آب انبار کلار

آب انبار کلار روبروی رباط میبد و بر سر راه قدیم، در سال ۱۰۷۰ هجری ساخته شده‌است. سنگ تاریخ آن بر جرز سمت چپ مدخل نصب است؛ با این عبارات: معمار همت رفیع نهمت، خلف دودمان نجابت و شرافت، صاحب خلق وسیع میرزا محمد سمیع المغفور بغفران ربه الکرم حکیم کریما بن میرزا محمد ابراهیم، بنای این برکه عالیه به مقتضای «و من الماء کل شیئ حی» حیوة بخش مترددین گردید، فی سنه سبعین بعد الالف. به سرکاری خواجه محمد تقی فیروز آبادی اتمام یافت. کتبه العبد محمد ×خوانده نشد× الیزدی، غفر الله له. در جوار این آب انبار، ویرانه یک یخدان یا یخچال قدیمی نیز دیده می‌شود.

چاپارخانه

از دیگر ساختمان‌های مهم میان راهی چاپارخانه بوده که عملکرد اصلی آن جهت استراحت چاپارهای دولتی و تعویض اسب‌های خسته با اسب‌های تازه‌نفس بوده‌است. چاپارها، نامه‌ها و اوامر دولتی را از مرکز به ایالات و برعکس انتقال می‌دادند. سابقه چاپارخانه‌ها نیز در ایران به قرون پیش از اسلام می‌رسد. چنانچه هرودت و گزنفون هر دو در مورد چاپارخانه‌ها ایران توضیحات مفصل داده‌اند. هرودت می‌نویسد: «در منازل، اسب‌های تندرو تدارک شده. به این ترتیب که چابک‌سوارها نوشته‌های دولتی را از مراکز تا نزدیک‌ترین چاپارخانه برده، به چاپاری که حاضر است می‌رساند و او فوراً حرکت کرده، آن را به چاپارخانه دوم می‌برد و باز تسلیم چاپاری می‌کند. بدین منوال شب و روز چاپارها در حرکت اند و اوامر مرکز را به ایالات می‌رسانند. راجع به سرعت حرکت چاپارها مورخ مذکور گوید که نمی‌توان تصور کرد که جنبنده‌ای سریعتر حرکت کند… گزنفون تأسیس چاپارخانه‌ها را به کوروش بزرگ نسبت داده و گوید که برای تعیین مسافت چاپارخانه‌ها از یکدیگر تجربه کردند که اسب در روز چقدر می‌تواند راه برود بی اینکه خسته شود و آن را میزان قرار دادند. اگر هم این گفته اغراق باشد، مسلم است که کسی نمی‌تواند به سرعت چاپارها حرکت کند.» در دوره سلطنت حکومت‌های اشکانی و ساسانی و بعد از اسلام نیز چاپارخانه‌ها برای دستگاه‌های دولتی اهمیت بسیار داشته‌اند و چاپارها علاوه بر انجام مراسلات، چشم و گوش حکومت نیز بوده‌اند و اخبار گوناگون را از نقاط مختلف به مرکز انتقال می‌دادند. «در دوره قاجاری مسافران ترجیح می‌دادند که در چاپارخانه‌ها اقامت کنند چون اتاق‌های آن تمیزتر از اتاق‌های کاروانسرا بوده. چاپارهای این دوره در مقابل دریافت وجهی مسافران را به مقصد می‌رساندند.» همانگونه که در قسمت قبل ذکر شد، تعداد بسیار زیادی از کاروانسراهای بین راهی در ایران باقی‌مانده؛ ولی چاپارخانه‌های اندکی از دوران قدیم در کشور باقی است و ماکسیم سیرو در کتاب خود دلیل آن را این گونه توضیح می‌دهد: «به علت‌های مختلف، این نوع ایستگاه‌ها اکنون از بین رفته‌اند و اگر اثری از ویرانه‌هایشان باقی‌مانده باشد زیاد قابل تشخیص نیست. در واقع این چاپارخانه‌ها بیشتر با خشت خام یا چینه ساخته شده بود و در بسیاری از موارد در میان آبادی‌ها سر راه بودند. گاهی نیز گوشه‌ای از آن اختصاص به چاپارها پیدا می‌کرد.» یکی از چاپارخانه‌های قدیمی که نسبتاً سالم مانده در کنار کاروانسرای میبد می‌باشد و همان گونه که در این اشکال مشخص است این ساختمان‌ها نیز مانند کاروانسراها دارای برج و بارو و محافظین، جهت تأمین امنیت افراد داخل چاپارخانه بوده‌است. این ساختمان‌ها به تبعیت از سایر ابنیه فلات مرکزی ایران، دارای یک حیاط مرکزی بوده‌اند و آخورها در دورتادور این حیاط قرار داشته‌است. در سه طرف پشت آخورها، اصطبل‌ها قرار داشته که در زمستان و شب هنگام چهارپایان در آنجا نگهداری می‌شدند. در سمت چهارم که بین حیاط و جبهه ورودی ساختمان واقع شده، اتاق‌هایی برای اقامت چاپارها و احیاناً مسافران قرار داشته‌است. همانند کاروانسراها، این نوع تقسیم‌بندی فضایی و شکل کالبدی چاپارخانه‌ها، علاوه بر تسهیل انجام عملکرد چاپارخانه‌ها و حفظ امنیت آن، فضای داخلی ساختمان را در مقابل شرایط نامساعد اقلیمی محافظت می‌کرده؛ و در داخل چاپارخانه‌ها یک محیط زیست اقلیمی کوچک و مستقل به وجود می‌آورده و شرایط محیطی داخل بنا را در مقابل نوسانات بسیار زیاد درجه حرارت و باد و طوفان مصون نگاه می‌داشته‌است. با ورود اتومبیل و همچنین سیستم پست‌های جدید، عملکرد سنتی چاپارخانه‌ها و در نتیجه کالبد فیزیکی آنها در حال از بین رفتن است.

آب انبار

آب انبارها معمولاً در مرکز محله‌های شهر واقع شده و از چهار عنصر اساسی تشکیل شده‌اند: ۱- خزینه- به شکل استوانه (محل ذخیره آب) که در دل زمین ایجاد شده، آب قنات بر آن مسلط است. در عین حال، زمین برای حفظ دمای آب نیز بوده‌است. ۲-گنبد- پوششی به شکل نیمکره بر روی خزینه به منظور حفاظت آب از آلودگیهای محیطی و خنک نگهداشتن آن. ۳-پاشیر- راهرویی پلکانی جهت برداشتن آب از خزینه ۴-بادگیر- وسیله‌ای برای هدایت جریان هوا به درون آب انبار برای جلوگیری از فساد آب است تعداد بادگیرها از یک تا شش با توجه به شرایط کار متفاوت است. یکی از عمده‌ترین مصالح در ساختمان آب انبار دیمه (deimah) است، که از آهک و خاکستر و ماسه بادی تشکیل شده‌است. این ملات ضمن آب بندی بنا، از فساد آب نیز جلوگیری می‌کند. بیشتر آب انبارها دارای یک ورودی و پاشیر هستند. اما برخی از آنها به لحاظ موقعیت شهرسازی و نحوه استقرار در بافت شهری، دارای دو یا سه ورودی می‌باشند. در منطقه میبد، هم در نواحی مسکونی و هم در کشتزارها و نواحی بیابانی، آب انبارها از عناصر شاخص هر محل هستند وبا توجه به نقش مهمی که در زندگی روزمره مردم داشته‌اند، از اعتبار و موقعیتی ویژه برخوردار بوده‌اند. آب انبارها از لحاظ شکل ساختمان و نحوه بهره‌برداری دو گونه‌اند: الف) آب انبار دستی یا آب انبار «رو» :شامل یک مخزن سرپوشیده و یک راهرو پلکانی که دسترسی به آب مستقیماً از همین راهرو بوده‌است. ب) آب انبار شیری -شامل یک مخزن سرپوشیده و معمولاً بادگیردار و یک راهرو پلکانی که در انتهای آن به توسط شیر به آب مخزن دسترسی دارند. آب انبارها را اصولاً برای نگهداری و بهره‌برداری آب آشامیدنی می‌ساخته‌اند، اما مواردی نیز بوده‌است که از آب آنها برای استفاده‌های دیگر نیز سود می‌جسته‌اند. مثلاً در محلاتی که آب قنات بطور متناوب و چندروز یکبار جریان داشته‌است، برای رفع نیازمندیهای روزمره معمولاً در مرکز محلات و درکنار مساجد، مخزنی برای ذخیره آب به نام «انبار» یا «انبارک» وجود داشته‌است. این آب انبارها هر چندروز یکبار پر می‌شده‌اند، اما آب انبارهای آب آشامیدنی را قاعدتاً هرسال یکبار پرآب می‌کرده‌اند. در نواحی مختلف میبد با توجه به موقعیت و جمعیت آبادی و مخصوصاً دسترسی یا عدم دسترسی به آب شیرین، تعداد و نوع آب انبارها متفاوت است. به عنوان مثال در محوطه حصاربست قدیم یا شارستان با توجه به موقعیت مناسب و دسترسی به جریان آب چندرشته قنات و عدم تراکم جمعیت، بیش از ۴ آب انبار نساخته‌اند، اما در فیروزآباد و مهرجرد با توجه به جمعیت و مشکلات دسترسی به آب آشامیدنی جاری، هریک بیش از ۱۵ آب انبار ساخته‌اند. در بفروئیه به علت تراکم جمعیت و شوری آب قنات، بیش از۶۰ آب انبار بنا شده و تعداد آب انبارهای شورک به همین دلیل بیش از ۱۵ دستگاه بوده‌است. آب انبارهای مراکز مسکونی اصولاً در مرکز محلات و در نقطه مناسبی از گذرهای اصلی و در کنار مساجد یا در میدانها می‌ساخته‌اند، ولی آب انبارهای خارج از مراکز مسکونی را معمولاً در کنار راه‌ها و به فاصله‌های معینی برای استفاده رهگذران و یا کارکنان کشتزارها می‌ساخته‌اند. در محوطه‌های آب انبارهای نوع دوم، معمولاً «ساباط» یا فضاهای سایه دار ومناسبی برای استراحت و نماز و توقف‌های کوتاه مدت رهگذران می‌ساخته‌اند. درمیبد، مجموع آب انبارهایی که از دیرباز ساخته‌اند، بیش از ۱۷۰ دستگاه است.

هنرهای سنتی در میبد

سفالگری

سفال‌گری و سرامیک‌سازی امروزه یکی از پیشه‌های اصلی مردم در میبد است که از پشتوانهٔ فرهنگی و تاریخ پر بار آن حکایت دارد. بررسی‌ها نشان از قدمت هزاران سالهٔ هنر سفالگری در میبد دارد. در سازماندهی فضاهای شارستان، کارگاه‌های سفالگری در محلهٔ بالا و در کنار خانه‌های سفالگران جای داده شده و قرنهای متمادی در این محله مستقر بوده‌اند. در اوایل قرن اخیر تعدادی از کارگاه‌های سفالگری به بیرون دروازه شهر منتقل گردید. به تدریج سایر کارگاه‌ها نیز به خارج از شهر انتقال یافت و مجموعهٔ تازه‌ای ساخته شد. در سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ یک جابه‌جایی تازه صورت گرفت و کارگاه‌ها در مجموعهٔ نوبنیاد ادارهٔ صنایع دستی استقرار یافتند. هم اکنون کارگاه‌های متنوع صنایع سفال و سرامیک میبد در این محوطه گرد آمده‌اند. نقاشی با رنگهای آبی و سبز بر زمینه سفید رنگ بدنه این ظروف، نشانهٔ خاص سفال میبد است. در گذشتهٔ نه چندان دور سفال در زندگی مردم میبد کاربردهایی ازاین قبیل داشته‌است. ظروف منازل مثل کوزه و سبو، تپو، دیگ و دیزی، کاسه، گاودوشه، ظروف لعاب دار مثل بشقاب، قندان، لیوان، دوری و… در معماری برای فرش حیاط، پوشش بامها، ساخت بدنه بادگیرها، تزیین سردرها، سبک سازی بامها آبروها و… از طرحهای معروف سفالهای میبدی که هم اکنون هم رواج دارد می‌توان از خورشید خانم، ماهی، مرغی، شطرنجی شویدی و… نام برد.

زیلوبافی

از هنرها و صنایع دستی خاص منطقه میبد می‌توان به نوعی زیلو که از نظر طرح و شکل، خاص منطقه‌است نام برد. کاربرد زیلو با توجه به اقلیم گرم و پر گرد و خاک منطقه تدبیر مناسبی بوده‌است. امروزه این صنعت که تا چندی پیش از مشاغل عده کثیری از مردم میبد بوده‌است تقریباً به فراموشی سپرده شده و افراد انگشت شماری را می‌توان پیدا کرد که به این حرفه مشغول باشند. از سنتهای حسنه مردم وقف و سفارش بافت زیلو برای اماکن مقدس، همچون مساجد و بقاع متبرکه بوده‌است که در موزه واقع در مجموعه رباط شاه عباسی تعدادی از این بافته‌ها در معرض نمایش عمومی قرار داده شده‌است. از جمله این زیلوها می‌توان به یکی از نمونه‌های زیبایی که متعلق به مسجد جامع میبد می‌باشد اشاره کرد. در حاشیه این زیلو تاریخ ۸۰۸ هـ. ق آمده‌است و ابعاد آن (۱۴/۳ * ۴۰/۷ متر) می‌باشد. رنگهای معمول استفاده شده در بافت زیلوها رنگهای آبی و سفید است. نقشهای متداول این زیلوها معمولاً سجاده‌ای، چلیپایی، و نقش سرو می‌باشد.

قنات‌ها و باغ‌ها

اولین و مهم‌ترین عامل طبیعی در مکان یابی استقرارگاه برای انسان یکجانشین، وجود منابع آب جاری، بکارگیری پتانسیلهای این منابع در جهت ایجاد شهر و روستا وایجاد تدابیری در مقابل طغیان و سیل و ویرانگری آن بوده‌است. تکنولوژی احداث قنات در مناطق مرکزی فلات ایران از گذشته‌های بسیار دور روشی معمول جهت استفاده از منابع آب زیر زمینی است که شهر میبد با شبکه قنات گسترده‌ای که دارد، یکی از کانونهای مطرح در این زمینه‌است. سرچشمه اکثر قناتهای این شهر در ارتفاعات شیر کوه می‌باشد که هر قنات در بخش خاصی از شهر سر از دل زمین بیرون می‌آورد. به طور مثال سر حوض بازار، مظهر قنات خارزار، نقطه ایست که در آن قنات کرنان ده‌ها متر در عمق زمین جریان دارد تا در پایین دست تر در محل آبادی مهرجرد، از دل خاک بیرون بجوشد. بدین ترتیب شیب قنات‌هایی که در اعماق مختلف در جریان هستند به گونه‌ای تنظیم می‌شود که آب، تا حد امکان در درون خاک که بستر طبیعی آن است جریان داشته باشد و تنها در نقطه مورد نیاز، خود را به نمایش بگذارد چهار قنات اصلی خارجار، شاخه‌ای از کثنوا، قنات قطب آباد و قنات صدر آباد در محله پایین و محله کوچک شارستان بر زمین ظاهر شده و آب مورد نیاز خانه‌ها و باغات شارستان را تأمین می‌کرده‌است. محلات بالادست با ایجاد پاکنه و پایاب و گودال باغچه به این قنات‌ها دسترسی دارند. قنات‌های کرنان، محمودی و یخدان پس از عبور از اعماق زمین زیر شارستان، به ترتیب در کشتخوانهای مهرجرد، بیرونه فیروز آباد و بیرونه یخدان در سطح زمین ظاهر می‌شوند قنات در تضمین موجودیت و زندگی انسانی به حدی اهمیت داشته که گاه بعضی افراد خیر و متمول که ساکن میبد یا یزد بوده‌اند، با احداث قناتی موجبات ایجاد یک آبادی را فراهم آورده‌اند که عموماً نام قنات و آبادی، به نام همان فرد نامیده شده‌است، مانند قنات بدر آباد در بیرونه بدر آباد، قنات مبارز آباد در بیرونه ده نو، قنات امیرآباد در بیرونه حسن‌آباد که موجبات ایجاد دو آبادی امیرآباد و حسن‌آباد را فراهم آورده‌است. باغ دومین عاملی است که امکان زندگی در دشت تفته کویر را فراهم می‌آورد و موجودیت آن به وجود آب وابسته‌است. در ساختار شهری میبد، باغ‌ها به بعنوان عناصر شهری انفکاک ناپذیر از سایر بخشها عمل می‌کنند بطوریکه بدون وجود آنها مفهوم کالبدی و معنوی این ساختار بطور کل نابود شده و در هم پیچیده می‌شود علاوه بر این گره خوردگی با کالبد شهری، باغات، با کالبد اقتصادی شهر نیز ارتباط تنگاتنگی دارند. معیشت کشاورزی بیرونه امکان حیات شهری شارستان را فراهم آورده و مانند پشتوانه‌ای ارزی از آن حمایت می‌کند. باغ در میبد بر خلاف بسیاری دیگر از شهرها که پیرامون کوشکی سلطنتی شکل گرفته و حالت انحصاری دارد، کاملاً دارای جنبه عمومی و مردمی بوده و به حیات انسانی پیوند خورده‌است. فضاهای مابین هسته‌های زیستی (مثل فضای میان شارستان و بیرونه‌ها)، با لکه‌های سرسبز باغ پر شده که مجموعاً، ً باغ شهر میبد را ایجاد کرده‌اند. این گستره سرسبز در میان بیابان بی آب و علفی که پیرامون آن را محاط کرده در طی قرون متمادی ایجاد شده‌است. هر چه جمعیت گسترده‌تر شده و بر دامنه شهر افزوده گشته، وسعت باغات نیز افزوده شده‌است. بدین ترتیب باغها رکن جدایی ناپذیر از ایجاد وگسترش میبد هستند. از آنجا که تأمین آب برای آبیاری بسیار مشکل است، باغها و زمین‌های کشاورزی در قطعات کوچک تقسیم‌بندی شده و نسبت به جریان قنات به صورتی قرار دارند که آب در عرض زمین عبور می‌کند و بدین ترتیب با اشغال کمترین طول مسیر قنات امکان آبدهی آنها فراهم می‌شود. انار و انگور معروف میبد محصول اصلی این تعامل انسان با طبیعت است.

آسیاب‌های کویری

آسیاب در مناطق خشک ایران روی قنات ساخته می‌شود. تنوره آسیاب در ژرفای زمین کنده می‌شود، و حجم آن بستگی به میزان آب قنات دارد. مقدار آبی که از بالا به تنوره می‌ریزد و در آن جمع می‌گردد، سنگ آسیاب را به حرکت درمی‌آورد. این گونه آسیاب‌ها آرد مصرفی منطقه را آماده می‌کرد. ایجاد آسیاب در روی قنات این امکان را می‌داده که بخشی و یا تمامی مخارج نگهداری، تعمیر و لایروبی قنات به دست آید و صاحبان قنات مجبور به پرداخت نفقه نشوند. این یکی از چرایی‌ها و شاید عمده‌ترین دلیل ایجاد آسیاب در روی قنات‌ها بوده‌است. گاه برخی از صاحبان آسیاب در گذشته، فقط با درآمد آسیاب قنات جدیدی ایجاد کرده‌اند. در گذشته بسیاری از مقنی‌ها به جای مزد خود حواله آرد از آسیاب دریافت می‌کرده‌اند؛ و زمانی که پول نیاز داشتند این حواله‌ها را می‌فروختند. آسیابان‌ها نزد مردم احترامی داشتند و گاه این شغل به فرزندان آن‌ها به ارث می‌رسید. کندن آسیاب گاهی برای آبرسانی به زمین‌های پست‌تر و اجباری بوده‌است بدین معنی که گاهی مظهر قناتی در دهی بوده‌است. شخص و یا اشخاصی قنات یا بخشی از قنات را خریداری می‌کرده‌اند و می‌خواسته‌اند آب را به زمینی که در پایین دست قرار داشته‌است برسانند، بهترین راه این بوده‌است که آسیابی ایجاد کنند. آب را به تنوره آسیاب بدهند و از تنوره تا محل جدید دالان‌های زیرزمینی بکنند. در حقیقت در اینجا تنوره آسیاب نقش مادر چاه را داشته‌است. گاه ساختن آسیاب هم چون حق عبور بوده‌است. مردم دهی می‌خواسته‌اند قناتی ایجاد کنند و می‌بایست چاه‌های قنات را در زمین‌های دهی دیگر بکنند. این مردم به شرطی رضایت می‌داده‌اند که چاه‌ها در روی زمین‌های آنها کنده شود که آسیابی برای آنها ساخته شود. در حقیقت ایجاد آسیاب حق عبور بوده، البته در بیشتر موارد همان مسیر چاه‌ها خریداری می‌شده‌است. گاه نیز ایجاد برخی از آسیاب‌ها تنها به علل انسانی و نیاز یک منطقه به آسیاب بوده‌است. آسیاب کار آرد کردن گندم با دست را که بیشتر کار زنان بوده‌است، ساده می‌کرده‌است. فکر ایجاد آسیاب باید بین زن و مرد با هم پیدا شده باشد. کار آبیاری با مرد و کوبیدن گندم با زن بوده‌است و این دو در آسیاب به هم گره می‌خورده‌است. آسیاب هم چنین بین خانه‌های روستا و زمین‌های کشاورزی قرار دارد و گره گاه روستا و باغ و زمین کشاورزی است. آسیاب و چرخ کوزه‌گری هر دو از ابتکارات و اختراعات زنان است و یا کار مشترک زن و مرد. به گمان نخستین آسابان‌ها و سفالگران تاریخ زنان بوده‌اند. مردان در کار آبیاری و گله داری و کشاورزی بوده‌اند و زنان چرخ و سفالگری و آسیاب و ارابه را ساختند تا زندگی به را بیفتد. پژوهش‌های نخستین نشان می‌دهد که در برخی از روستاهای یزد پس از ایجاد آسیاب آبی، پارچه بافی، سفالگری زیلوبافی و کارهای دستی رونق بیشتری یافته‌است. یکی دیگر از نتایج ایجاد آسیاب آبیدگرگونی است که در تقسیم کار از نظر جنس بین زن و مرد پدید می‌آید. کار کردن با آسیاب دستی کاری است زنانه و مختص به زن‌ها، و مردها در آن نقش چندانی نداشته‌اند. در برخی دهات کار کردن مردها با آسیاب دستی کاری ناپسند و دور از شان مردان به چشم می‌آمده‌است. چون در دهی آسیاب آبی ساخته می‌شد، کار وارونه می‌گردید و دیگر زن‌ها نقش چندانی در آرد کردن گندم خانواده نداشتند و مردها عهده دار حمل کیسه‌های گندم به آسیاب و آرد به خانه بودند. نخست این کارها با زنان بود وسپس تر مردان آن را در برخی جاها بر دوش گرفتند تا نان و آب خانه در دستشان باشد. بدین ترتیب با ساخته شدن آسیاب آبی نه تنها یک سنت شکسته می‌شد بلکه بخشی از نیروی کار زن‌ها آزاد می‌گردید که بیشتر در صنایع دستی به کار گرفته می‌شد. بسیاری از آسیاب‌ها و به ویژه آنها که در روی قنات‌های یزد قرار دارند از نظر تکنیکی و گودی تنوره و خرد کردن گندم در سطح بالایی قرار دارند. برخی از این آسیاب‌ها مثل آسیاب دو سنگه و آسیاب سنگ سیاه که تنوره آنها در چهل تا پنجاه متری زمین قرار دارند، از شاهکارهای تکنیکی و هنری تمدن ایرانی هستند. آسیاب‌ها شکل زورخانه‌ها و سفالگری‌ها را دارند واین‌ها همه شکل نیایشگاه‌های مهریان است. در گودی و به شکل چند پهلو ساخته شده‌اند. شاید نیایشگاه‌ها برای دور ماندن از چشم دیگران به مانند آسیاب‌ها ساختند و زورخانه‌ها نیز که مکان تمرین‌های جنگی پنهانی پهلوانان بود به همین سبب بدینگونه ساخته شده باشد. شکل همه آن‌ها با نیایش و عرفان پیوند دارد.

روش کار آسیاب

روش کار آسیاب بدین صورت که آب ابتدا وارد یک حوضچه شده و در آن جا از آشغال و لجن پاک می‌گردد. از این حوضچه چون حمام و استخر استفاده می‌شده‌است و آب پس از عبور از تخته بند حوضچه وارد تنوره عمودی و با فشار زیاد به پرده چوبی وارد شده و آن را می‌چرخاند و سنگ زیرین همیشه ثابت باقی می‌ماند. گندم کم‌کم از دول وارد سوراخ وسط سنگ شده در بین دو سنگ زیرین و زبرین قرار می‌گیرد و خرد شده و به آرد تبدیل می‌شود و آب وارد شده به آسیاب از زیر سوراخ آن خارج شده و به کشتزارها می‌رود. سنگ‌های آسیاب را از کوه ارنان می‌آوردند و پس از تراش و صیقل دادن آن بر دو الاغ بار کرده و با تشریفات ویژه نصب می‌نمودند. این سنگ‌ها ریشه آتشفشانی دارند و ترکیب آنها اسیدی می‌باشد و در نتیجه بسیار سخت و محکم می‌باشند.

آسیاب میبد

در قسمت ورودی بنا، پاکار طاق در حال فروریختن بوده و فشار بار بالای آن باعث شده تا طویزه از یک طرف به سمت پایین رانده شود که امکان فروریختن آن بسیار زیاد است. پوشش روی چهار طاقی، پوشش طاسک بوده که فرو ریخته‌است. مسیر ورودی آسیاب از پشت دیوار شارستان شروع شده و پس از گذشتن رمپ دو متری از زیر دیوار عبور کرده و وارد پلکان داخلی می‌شود. در این قسمت یک هشتی قرار داشته و پس از آن پلکان به طرف چهار طاقی ادامه می‌یابد. هم اکنون دیوار شارستان در محدوده آسیاب کاملاً از بین رفته و از بخش هشتی و پلکان به جز اتاقک بوکن مانند در محل هشتی ورودی، اثری باقی نمانده‌است. محوطه آسیاب توسط حصار چینه‌ای خشتی احاطه شده که این حصار نیز تحت تأثیر عوامل اقلیمی دچار آسیب‌هایی شده، از جمله این که بخش‌هایی از دیوار شرقی در اثر رشد شاخه‌های درخت انجیر مجاور باغ فرو ریخته و در قسمت شمالی که ورودی آسیاب است، شامل دیوار تخریب شده شارستان است. رویش نوعی گیاه خاص که بومی مناطق بیابانی است در سطوح دیوار و نفوذ ریشه‌های قطور و عمیق آن در حصار و بنای آسیاب، عامل مهمی در تخریب بنا بوده‌است. آسیاب اشکذر که در فاصله ۲۰ کیلومتری شهر یزد و در عمق ۷متری زمین احداث شده، با توجه به سبک معماری و نوع تزیینات مقرنس‌کاری‌های صحن اصلی آن و نوع مصالح موجود چنین استنباط می‌شود که آثار موجود مربوط به قرن هشتم هجری و در زمان سید رکن‌الدین ساخته شده‌است. این بنا دارای دالان شیب‌داری است که با پنجاه و شش متر طول و ۴متر عرض به صحن اصلی راه می‌یابد. این آسیاب از آب قنات همت‌آباد تأمین می‌شود. صحن اصلی آسیاب به شکل هشت ضلعی است که چهار ضلع آن هر کدام چهار و هشتاد و چهار ضلع دیگرش هر کدام دو و هفتاد و پنج است. هر یک از اضلاع کوچک غرفه‌ای به عمق یک متر دارد و در دو ضلع شرقی و غربی دو اتاق با جلوخانی تعبیه شده که غرفه جنوبی صحن، محل دستگاه آسیاب است. یکی از عوامل تزیینی این بنا سبک آجرکاری و تقسیمات آن در قسمت یا محوطه اصلی آسیاب و کاربندی‌های آجری است که از هشت شروع و به سی و دو ختم می‌شود. آسیاب کوچک در برابر نارین قلعه نیز از آثار دوره مظفریان است. آب قنات با فشار و از ارتفاعی بیش از ده متر به داخل تنوره ریخته و سبب چرخش سنگ آسیاب می‌شود. این آسیاب با کوچه‌های سابات دار و باغ‌های انار پیرامونش و برج کبوتر نزدیک آن و نارین قلعه که از شاهکارهای بناهای خشتی جهان است، می‌توانست گردشگران بسیاری را به خود جلب کند. آسیاب بیده نیز از آسیاب‌های بسیار قدیمی است که به فاصله شش کیلومتری آسیاب کوچک قرار گرفته و می‌گویند که از راه نارین قلعه تا آنجا تونلی در زیر زمین کنده شده بوده تا در زمان محاصره مردم بتوانند تا آسیاب رفت‌وآمد کنند. در برابر این آسیاب نیز پیرچراغ یا یکی از نیایشگاه‌های کهن ایران قرار دارد. هم چنین در سوی دیگرش و بر فراز بلندی، چاه مشهور به صاحب الزمان قرار گرفته‌است. قنات ده نو حسن‌آباد، در مهریز یزد تنها قناتی به شمار می‌رود که در مسیر آن پنج آسیاب قرار دارد و هم اکنون نیز فعال هستند. نام این آسیاب‌ها عبارتند از:عباس‌آباد، دوسنگی عباس‌آباد، انجیر، بی بی بیگم و ملاشاهمیر. در حدود۷۰۰ سال پیش دو نفر از افراد خیر به نام‌های حسن و حسین شاه برای سیراب کردن زمین‌های کشاورزی منطقه دهنو در محل کوهپایه‌های شیر کوه و در فاصله۴۵کیلومتری آن اقدام به حفر قنات کردند. نه تنها آسیاب‌ها ی زیادی هنوز باقی هستند بلکه نام بسیاری از روستاها نشان می‌دهد که در آنجا آسیاب بوده‌است مانند: آسیاب بالا. آسیاب پایین. آسیاب بالای باغ کله. دو آسیاب آبی یزد از جمله آثار ارزشمند قرن هشتم و دوازدهم این شهر پس از سال‌ها فراموشی، در زیر خروارها خاک و آسفالت خیابان آزاد، مرمت و دوباره راه اندازی می‌شوند. این دو آسیاب آبی بسیار زیبا که بنا به اقوال تاریخی از آثار منحصربه‌فرد تاریخی یزد است پس از مدت‌های مدید که در زیر خروارها خاک مدفون شده بود، به زودی مورد مرمت و بهره‌برداری قرار می‌گیرد. آسیاب‌های آبی وزیر و کوشک نو در محله فهادان واقع در بافت تاریخی یزد قرار دارند. با توجه به ضرورت استفاده از آب قنات برای به گردش درآوردن چرخ این آسیاب‌ها، طراحی و ساخت آن به گونه‌ای انجام شده که تنوره، محل بارانداز و محل آردسازی آن را در عمق ۳۰ الی ۴۰ متری زمین کنده وبرای رسیدن به آن نیز معبری پله وار از سطح به عمق زمین ایجاد کرده‌اند که به درون آسیاب راه دارد. از آغاز این راه ورودی تا مرکز آسیاب نیز پنج پیچ ایجادشده که بر سر هر پیچ نورگیری قرار داده شده‌است. یکی از دو قناتی که آب مورد نیاز هر یک را تأمین می‌کرده‌اند هنوز دایر و جاری است. قنات دایری که آب این آسیاب را هنوز تأمین می‌کند، همان قنات معروف زارچ است که خود یکی از شاخص‌ترین آثار تاریخی در زمینه شبکه‌های آبرسانی یزد است. متأسفانه دو رشته آب گرم و آب شیرین آن هم اکنون خشک شده و تنها رشته آب شور آن باقی‌مانده که هنوز هم قادر است آسیاب را به حرکت درآورده و گندم مورد نیاز را آسیاب کند. از دو آسیاب وزیر و کوشک نو در بسیاری کتب و آثار تاریخی در کتاب‌های بیاض سفر و یادگارهای یزد یاد شده‌است. ایرج افشار نویسنده کتاب یادگارهای یزد به خصوص بر ارزش‌های گردشگری این دو آسیاب تأکید کرده و آورده‌است: «این دو آسیاب به طرز عجیبی در نهان خانه زمین تعبیه شده‌است و اگر مورد مرمت قرار گیرد و چراغ برق در آن کشیده شود از جمله جاهای دیدنی یزد برای مسافران و جهانگردان خواهد بود و حتی به راحتی می‌توان در آن قهوه‌خانه‌ای ایجاد کرد و دیدارکنندگان یزد را بیشتر و بهتر به آنجا کشانید. آسیاب کوشک نو در گودی پانزده متری از سطح زمین قرار دارد و معبد این آسیاب دو پیچ دارد و محل بارانداز آن از آجر ساخته شده‌است. آسیاب وزیر نیز از آثار قرن هشتم هجری است. آسیاب آبی محله باغشاهی میبد که سال‌های مدید زیر خروارها خاک، آوار و زباله مدفون شده بود، توسط کارشناسان پایگاه پژوهشی کشف و عملیات مرمت استحفاظی آن آغاز شد. آسیاب آبی باغشاهی در بخش شمالی محله باغشاهی میبد قراردارد. این آسیاب در میان باغات متعدد و بناهای قدیمی محصور است. خویدک، در روستای قدیمی خویدک در فاصله هفده کیلومتری جنوب شهر یزد و در مسیر راه یزد _ بافق واقع شده‌است و به علت کاربرد مصالح بومی و استفاده از روش‌ها و سبک‌های معماری سنتی کویر در این قلعه آن را در ردیف ارگ بم قرار می‌دهند. این بنا از قلعه‌های باستانی یزد است که قدمت آن مربوط به قرن نهم و دهم هجری است و دیواره‌های اطراف قلعه با ترکیب خشت و چینه و با تزییناتی زیبا در نمای بیرونی احداث شده‌است. بقایای یک آسیاب آبی نیز در جوار این قلعه تاریخی دیده می‌شود. آسیاب یاد شده در مسیر قنات قرار داشته‌است و همین امر نشان‌دهنده وجود سیستم آبرسانی در قلعه‌است و نگهبانان قلعه نیز از آن حفاظت می‌کردند که دشمنان آن را قطع نکنند.

مشاهیر

شاهان آل مظفر به سرسلسلگی امیر مبارز الدین میبدی از این خطه برخاسته‌اند. شاه شجاع، ممدوح شاعر بزرگ ایران حافظ، و شاه منصور که با تهور خارق‌العاده در مقابل حمله تیمور مقاومت نمود از دیگر ساهان این سلسله می‌باشند. شخصیت‌های میبد: اندیشمندان، ادیبان، سیاست‌مداران و روحانیون بزرگی از این شهر برخاسته‌اند. ازجمله:ابوالفضل رشیدالدین میبدی صاحب تفسیر ارزشمند «کشف الاسرار» در قرن ششم هجری، قاضی میرحسین میبدی، خطیرالملک وزیر دربار سلجوقیان، عبدالکریم حایری میبدی بنیانگذار حوزه علمیه قم و استاد امام خمینی، مرتضی حایری و مهدی حایری (فرزندان حاج شیخ عبدالکریم)، علی حایری بارجینی، حسین مکی، سرلشکر دکتر فیروزآبادی و امامی میبدی… را می‌توان نام برد.

ابوالفضل رشید الدین میبدی

ابوالفضل رشید الدین بن ابی سعید احمد بن محمد بن محمود میبدی از مؤلفان نیمه اوّل قرن ششم هجری است. کتاب او به نام کشف الاسرار و عدةالابرار تفسیر بزرگ مشروحی است از قرآن که تألیف آن در اوایل سال ۵۲۰ ق آغاز شد و چنان‌که خود در آغاز کتاب خویش گفته در حقیقت شرحی است بر تفسیری که استاد او خواجه عبدالله انصاری ترتیب داده بود و به همین سبب در بسیاری از موارد کتاب خود نام آن استاد را با عناوینی از قبیل پیر طریقت و عالم طریقت و شیخ الاسلام انصاری و امثال آنها آورده‌است. کلام میبدی در تفسیر او روان و منسجم و در بسیاری از موارد به شیوه سخنان استاد او موزون و مقفّی یا مسجّع است و به همین سبب هنگام بحث در سبک موزون آن سخن رفته‌است. میبدی در تفسیر هر یک از آیات آنرا یک بار به فارسی روانی معنی می‌کند و آن را النوبة الاوّلی می‌نامد و در نوبت ثانی به تفسیر همان آیه بنا بر روش عامه مفسران و در نوبت ثالث باز به تفسیر آن آیه به شیوه صوفیان می‌پردازد و در این مورد است که زیبایی نثر میبدی آشکار می‌شود. کتاب کشف الاسرار به همّت آقای علی اصغر حکمت از سال ۱۳۳۱ ش به بعد در ده مجلد در دانشگاه تهران به طبع رسیده‌است.» کشف الاسرار و عدةالابرار از مهمترین تفسیرهای پارسی قرآن مجید تألیف رشید الدین المیبدی این تفسیر در سال۵۲۰ انجام گرفته‌است.»

قاضی میر حسین

ولادت و وفات قاضی میرحسین میبدی: خورشید کمال قاضی امیرحسین در میبد از بلاد یزد طلوع نموده و از تاریخ دقیق آن اطلاع کاملی در دست نیست و در سال ۷۸۰ ه.ق. بنا بر قولی و ۹۰۴/۹۰۹/۹۱۱ و… غروب نموده‌است. پدر و اعقاب قاضی میرحسین میبدی: پدرش معین الدین میبدی از اقطاب صوفیه بوده و در فیروزآباد میبد خانقاهی بسیار باشکوه برپا داشته‌است. از اعقاب آن جناب اطلاع چندانی در دست نیست تنها علامه نحریر شیخ آغا بزرگ تهرانی به یک نفر اشاره نموده و می‌نویسد:… شیخ ابوجعفر المیبدی الیزدی من ذریه القاضی میرحسین المیبدی شارح «هدایه الحکمه»… و بر این مبنا در سیادت قاضی میرحسین میبدی خدشه نموده‌است. بر فرض صحت مسئله جای این احتمال هست که شیخ ابوجعفر میبدی از نوادگان دختری صاحب ترجمه باشد. مذهب قاضی میرحسین میبدی: صاحب روضات می‌نویسد:… و کان من اعاظم متأخری فضلاء العامه و متکلمیهم البارعین و صوفیتهم المتشرعین… الخ و او رااز اعلام اهل سنت معرفی می‌کند و بعضی از مورخین شهادت این دانشمند بزرگ اسلامی را به امر شاه اسماعیل صفوی به همین اتهام دانسته‌اند. در مقابل نظریه فوق بسیاری از صاحب نظران تشیع همچون شهید قاضی نورالله مرعشی – امیر محمد حسین خاتون آبادی – سید محسن امین -آغاز بزرگ تهرانی و… او را در ردیف اعلام تشیع ضبط نموده‌اند. اگر ما بر این باور باشیم که قاضی میرحسین میبدی به امر شاه اسماعیل صفوی به شهادت رسیده‌است این امر به خاطر تصوف فناتیکی او بوده که بر مبنای حریت و ترک تکلف استوار است. مستشرق انگلیسی ادوار براون می‌نویسد:… سفرای سلطان با یزید دوم – در همین ایام سفیری از سوی سلطان با یزید دوم عثمانی(۱۴۸۱–۱۵۱۲ م) (۸۸۶–۹۱۸ ه. ق) به اتفاق همراهانش به ایران آمد تا «هدایا و تحفه‌های شایسته» تقدیم شاه اسماعیل کند وبرای فتح عراق و فارس به او تبریک بگوید. شاه به آنها خلعتهای ثمین عطا کرد و مراتب دوستی خود را نسبت به آنها ابراز داشت ولی آنها مجبور کرد شاهد چند اعدام باشند از جمله این اعدامها، امکان دارد، اعدام حکیم و قاضی ای به نام میرحسین میبدی بوده باشد که بزرگترین گناهش این بود که «صوفی فناتیکی» بشمار می‌آمد. حیات علمی قاضی میرحسین میبدی: آن‌جناب از علمای بنام روزگار خویش کسب علم نموده و در علوم حکمت عملی و نظری ید طولایی داشته‌است. ادبیات و شعر را به خوبی می‌دانسته و در شعر به منطقی تخلص می‌نموده. آثارش در نوع خود بویژه سبک نگارش از جمله آثار برجسته ادبیات فارسی محسوب می‌شود و حاشیه‌اش بر هدایه الاثیریه با وجود حواشی برجسته‌ای همچون حاشیه حکیم متأله ملاصدرای شیرازی قدس سره در ردیف بهترین هاست و از شهرت بسزایی برخوردار است. اساتید قاضی میرحسین میبدی: از اساتید قاضی میرحسین میبدی تنها به نام علامه جلال الدین دوانی اصحاب رجال اکتفاء نموده‌اند و از دیگران اطلاع کاملی دردست نیست. جلال الدین محمد بن اسعد کازرونی دوانی صدیقی از مشاهیر علما و حکمای قرن دهم هجری متوفای ۹۰۲ یا ۹۰۷ یا ۹۱۸ یا۹۲۸ ه. ق؛ و از نام آوران ایران زمین بود و در مکتب فیاضش نام آورانی را تربیت نموده‌است که در ردیف طراز اول آنان نام قاضی میرحسین میبدی می‌درخشد. اقامت قاضی میرحسین میبدی در شهر ترمذ: بنا بر قرائن گویا مدتی قاضی میرحسین میبدی در شهر ترمذ در سمت شرقی رودخانه جیحون می‌زیسته‌است. علامه نحریر سیدمحسن امین جبل عاملی در معرفی او آن‌جناب را منسوب به ترمذ دانسته و می‌نویسد: «القاضی الامیرحسین بن معین الدین المیبذی الترمذی (المیبذی) نسبه الی میبذ بمیم مفتوحه و مثناه تحتیه ساکنه و موحده مضمومه و ذال معجمه فی انساب السمعانی بلده بنواحی اصبهان من کور اصطخر قریبه من یزد جرد (و ترمذ) کز برج مدینه علی نهر جیحون.» از آنجا که شهادت قاضی میرحسین میبدی مورد بحث علمای رجال می‌باشد و بعض از ارباب رجال او را متوفای در هرات نوشته‌اند احتمال می‌رود که در آخر عمر آن‌جناب در هرات می‌زیسته‌است. خیرالدین زرکلی در وصف موزونش آورده‌است: «… حسین بن معین الدین المیبدی… اصله من» میبذ «قرب مدینه یزد، و مولده بیزد، و وفاته فی هراه». بنابراین اصل انتساب به ترمذ شاید بر این مبنا باشد. تألیفات قاضی میرحسین میبدی عبارتند از: ۱-شرح دیوان منسوب به امیرالمؤمنین ۲-شرح شمسیه در منطق ۳-شرح طوالع در کلام ۴-شرح الهدایه الاثیریه در حکمت ۵-شرح کافیه ابن حاجب در نحو ۶-شرح کلام امام حسن عسکری که به سال ۹۰۸ تألیف کرده‌است ۷-حاشیه تحریر اقلیدس خواجه نصیر ۸-رساله فی تحقیق سالبه المحمول ۹-شرح آداب البحث ۱۰-دیوان معمیات ۱۱-منشات که مجموعه‌ای از رسایل او می‌باشد. ۱۲-جام گیتی نما.

حائری مهرجردی

عبدالکریم حایری، فرزند محمد جعفر (مهرجردی)، مشهور به آیت‌الله مؤسس، بنا به نقل فرزندش مرتضی حایری، حدود سال ۱۲۸۰ قمری در محله مهرجرد میبد (خیابان آیت‌الله حایری شهر میبد) به دنیا آمد. حیات علمی: حیات علمی او از یزد آغاز می‌شود، و در کربلا، سامرا و نجف ادامه می‌یابد و در اراک و قم به ثمر می‌نشیند. شاگردان حایری: ۱- سید روح‌الله موسوی، مشهور به امام خمینی، رهبر کبیر انقلاب شکوهمند اسلامی که از ایشان به «شیخ ما» یاد می‌کند. ۲- سید محمد رضا گلپایگانی یکی از مراجع تقلید که از استادش با وصف «حجه الله الکبری» یاد می‌کند. ۳- سید شهاب الدین مرعشی نجفی از مراجع تقلید ۴- سید ابوالحسن رفیعی قزوینی ۵- سید احمد خوانساری ۶- سید محمد داماد ۷- محمد علی اراکی از مراجع تقلید ۸- سید رضا بهاء الدینی تألیفات حایری: ۱-کتاب الصلوه ۲-کتاب النکاح ۳-کتاب الرضاع ۴-کتاب المواریث ۵-حاشیه بر عروه الوثقی ۶-دررالفوائد فی الاصول ۷- التقریرات فی اصول الفقه ۸-رساله‌ای در اجتهاد و تقلید.

ابو طاهر، مطهر میبدی

مطهر میبدی، از جمله خوش نویسان و دانشمندان اسلامی قرن پنجم بوده‌است که در مکه و بغداد دو مرکز بزرگ علوم اسلامی به کسب علم و دانش و حدیث پرداخته‌است. متأسفانه از زندگی نامه و آثار علمی و قلمی وی اطلاعی در دست نیست و تنها در انساب سمعانی به معرفی او پرداخته شده‌است. سمعانی دربارهٔ وی می‌نویسد: ابوطاهر… المیبدی، از معروفترین و سرشناسان روزگار است که برای کسب حدیث، مسافرت‌های زیادی انجام داده‌است و روایات بسیاری به خط خوب و زیبای خود نوشته‌است. نامبرده در مکه از ابوالحسن محمد بن علی صخر الازدی، و در بغداد از ابوالحسین احمد بن محمد النقور بهره برده‌است.

حسین مکی

حسین مکی متولد سال ۱۲۹۰ در میبد و از برجسته‌ترین تاریخ نویسان معاصر است. کتاب هشت جلدی «تاریخ بیست ساله» او مهمترین سند موجود در مورد دوران پهلوی اول است. علاوه بر این کتاب سیاه (در هشت مجلد)، زندگانی سید حسن مدرس (دو مجلد)، وقایع سی تیر، نفت و نطق مکی، زندگانی سیاسی سلطان احمدشاه، مقدمهٔ دیوان فرخی یزدی، استیضاح مکی، بقایی و حائری زاده، مجموعه نطقهای دکتر مصدق و خاطرات سیاسی (۲جلد) از دیگر آثار مکتوبی است که از او منتشر شده است. شهرت مکی اما بیشتر به سبب حضور و نقشش در نهضت ملی شدن نفت است. او در مجلس پانزدهم ملی به مخالفت جدی با الحاقیه گس گلشاییان پرداخت و روزهای پایانی این مجلس را یکسره در مخالفت با این لایحه سخنرانی کرد تا فرصت برای بررسی آن تمام شده و عمر مجلس به پایان برسد. پس از تقلب در انتخابات مجلس شانزدهم در کنار مصدق و دیگر فعالان سیاسی متحصن شد و سرانجام پس از تجدید انتخابات به همراه مصدق و به عنوان منتخب سوم مردم تهران به مجلس راه یافت و مخبر کمیسیون نفت در این مجلس شد. پس از ملی شدن نفت هم او یکی از اعضای هیئت خلع ید از شرکت نفت ایران و انگلیس بود. حسین مکی در سال ۱۳۷۸ در تهران درگذشت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.

نظر بدهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.