منطقه باستانی ویگل آران و بیدگل
مدت زیادی از کشف آتشکده باستانی ویگل در سال ۸۳ نمیگذرد، با این حال کاوشهای انجام گرفته در آن خبر از قدمت چند هزار سالهی زندگی مردم در آران و بیدگل دارد.
ویگل منطقهای به وسعت تقریبی ۱۲۰ هکتار در شرق بیدگل واقع است و آتشکدهی آن درون محوطه تاریخی وسیعی قرار دارد که از دوره پیش از اسلام تا دورههای مختلف اسلامی آباد بوده است.
آتشکدهی ویگل
پلان این ساختمان آتشگاهی چلیپایی شکل و مانند چهار طاقیهای دوره ساسانی دارای چهار دهانه ورودی است. در مرکز ساختمان نیز بقایای یک آتشدان منحصر به فرد از دوره ساسانی با تزئینات گچبری قرار دارد. در اطراف پایه آتشدان و ورودی سطح آتشگاه نیز بقایا و قطعات گچبری زیبایی از همین عصر به دست آمده است.
ساختمان این آتشکده با گل ساخته شده و کف و ازارههای آن دارای روکش گچ است که چند بار تجدید و اصلاح شده و نشان میدهد این ساختمان مدت زیادی مورد استفاده بوده است. همچنین بدنههای آن نیز از ازار به بالا با رنگ قرمز اخرایی رنگ آمیزی شده است. در حین حفاری گروه کاوش مجموعه مشخص شد که این ساختمان پس از انتقال شهر به دوره اسلامی تخریب شده و طی قرون اولیه اسلامی تغییر کاربری پیدا کرده است.
ویژگیهای منحصر به فرد ویگل
پایه آتشدان به دست آمده در حفاری در نوع خود بسیار بینظیر است. هر چند پیشتر نمونههای دیگری در پارس جنوبی و یا شرق مازندران از این نمونه دیده شده است.
این پایه همانند یک نخل وارونه و دارای ساختمانی بسیار محکم است که دارای ۳۸ پره است که ساختار مغز آن را قلوه سنگ و ساروج تشکیل میدهد و یک روکش بدنه دارد. این آتشگاه دارای چهار ورودی است که بالای این ورودیها با رنگ قرمز تزئین شده است.
محور ساختمان سازی در این منطقه از شمال غرب به جنوب شرق است که از ابتدای دوران ساسانی در این منطقه به سبب ویژگی آب و هوایی لحاظ شده است.
در حال حاضر هنوز عملیات باستان شناسی در این منطقه به طور کامل به انجام نرسیده و باید حفاریهای لازم در بافت مسکونی نیز صورت گیرد.
ویگل و هراسگان
ویگل و هراسگان دو شهر تاریخی منطقه آران و بیدگل هستند که به فاصلهی حدود ۸۰۰ متر از هم قرار داشتهاند و در هر دو شهر یک قلعه و یک مرکز سیاسی یافت شده است.
با وجود این که بخش عمده دو شهرک یافت شده در دل شن و ماسههای روان مدفون است، با اتکا به شواهدی نظیر آثار معماری، دادههای سفالی، قطعات کاشی و بقایای فعالیتهای صنعتی میتوان عملکرد محلههای آن را معین کرد. بر همین اساس، کاربری مناطقی نظیر بازار، مسجد، محلههای مسکونی، حاکمنشین و مراکز فعالیتهای صنعتی معین گردیدهاند.
بیش از هشت قرن حیات
پیش از این بخشهایی از آثار معماری این محوطهها بر اثر حفاریهای غیرمجاز و یا به خاطر فرسایش طبیعی از زیر شن بیرون آمدهاند. با توجه به کیفیت ظهور این شواهد و فقدان آثار سوختگی و یا تخریب ناشی از بروز درگیری و جنگ و حوادث آگاهانه دیگر در آنها، این نظر قابلیت طرح مییابد که شهرهای مورد مطالعه به طور آگاهانه و به تدریج متروک شدهاند.
از سوی دیگر، نظر به این که نمونههای سفالی به لحاظ گاهنگاری از دوره سلجوقی جلوتر نمیروند، این دوره را میتوان زمان ترک شهر توسط شهروندان به حساب آورد.
این نظریه با گزارشی تاریخی همخوانی دارد که بیان میکند مردم شیعه مذهب این شهرها به روزگار ملکشاه سلجوقی به دلایل مذهبی و سیاسی مورد حمله سربازان این سلطان متعصب به سنت قرار گرفته و قلع و قمع شدهاند. البته هر چند این حمله به لحاظ زمانی با رهایی و ترک شهرها مصادف بوده، نمیتواند علت قطعی متروکه شدن آنها قلمداد شود. به ویژه آن که در آثار معماری باقی مانده، اثری از خشونت دیده نمیشود. از این رو، علت اصلی ترک شهرهای مورد مطالعه را باید در عوامل دیگری که شاید مهم ترین آن تغییرات آب و هوایی و زیست محیطی و کمبود منابع آبی باشد جستجو کرد.
بیشک رشد و گسترش یک شهر و افزایش جمعیت و به تبع آن افزایش سطح زیر کشت انواع مصارف عمومی بیرویه در محدوهای که از نظر منابع آبی در محدودیت است موجبات خشکشدن قناتها و چاههای آب را فراهم آورده است. این وضع مهلک میتواند به عنوان یکی دیگر از عوامل مؤثر در متروک شدن این شهرها مورد ملاحظه قرار گیرد.
به هر حال هنوز تا اظهارنظر قطعی در مورد این محوطهی باستانی فاصله وجود دارد، با این حال آن چه میتوان به جرأت به آن اذعان کرد، پیشینهی کهن آران و بیدگل است، سرزمینی که حداقل از زمان ساسانیان انسانهایی در آن زندگی میکردند و هنوز به حیات خود ادامه میدهد…
منبع:khatabshekan