قلعهتُل | |
---|---|
کشور | ایران |
استان | خوزستان |
شهرستان | باغملک |
بخش | مرکزی |
مردم | |
جمعیت | ۸٫۴۰۷ نفر (۱۳۸۵) |
میانگین بارش سالانه | ۴۰۰mm |
شناسهٔ ملی خودرو | ایران |
قلعهتُل
|
قلعهتُل شهری است در استان خوزستان. این شهر در بخش مرکزی شهرستان باغملک قرار گرفته و در سال ۱۳۸۵، تعداد ۸٫۴۰۷ نفر جمعیت داشتهاست.[۱]
قلعه تل توسط محمد تقی خان بختیاری در سرتلی در ناحیه ایذه بنا شدهاست.[نیازمند منبع]
شهر قلعهتل در استان خوزستان و تقسیمات کشوری بخش مرکزی شهرستان باغملک قرار داردومردمان آن بختیاری هستند. اين شهر از قدیم مرکز دهستان قلعه تل و محل آمد و رفت ساکنان اطراف و تأمین خدمات اولیه روستاهای این دهستان بودهاست.
شهر قلعه تل در سال ۱۳۸۵، برابر ۸۶۱۰ نفر جمعیت داشت که با رشدی برابر ۶/۲ درصد نسبت به سال ۱۳۷۵ که روستا بود از لاک روستایی به در آمد. رشد جمعیت این شهر حاصل مهاجرت جمعیت روستایی دهستان قلعه تل به این شهر است.
پیشینه سکونت
سکونت در شهر قلعه تل با استناد آثار تاریخی بدست آمده در نشستگاه آن به گذشتهای بسیار دور در دوره حاکمیت پادشاهی عیلام باز میگردد.
این پادشاهی که در حدود ۵۰۰۰ سال پیش در پهنهای از جنوب غرب و غرب ایران کنونی وجود داشت از چندین شهر و ناحیه مهم تشکیل میشد که معروفترین آنها آنزان یا آنشان بود که گمان بر این است منطبق بر منطقه اطراف شهر ایذه کنونی است.
اهمیت این شهر و نزدیکی شهر کنونی قلعهتل با آن و نیز احتمال عبور کاروانهای بین شهر آنزان و شوش از مسیر میانکوهی منطبق بر دشت قلعه تل بر احتمال رونق حیات این شهر در روزگار عیلامیان میافزاید.
از آثار عیلامی کشف شده در این شهر، دو سنگ بزرگ است که سالها پیش هنگام حفر زمین برای ساخت و ساز، از زمین بیرون آورده شدند.
- یکی از این سنگها پایه ستون
- دیگری سنگی منقوش به پیکره چهار نفر است که دو نفر روبروی دو نفر دیگر دست به سینه ایستادهاند.
گذشته از این وجود منابع آب و خاک مناسب برای کشاورزی و مراتع وسیع و غنی در کوههای اطراف قلعه تل، وجود جمعیت یکجانشین و کوچنشین در این منطقه را محتمل میسازد.
علاوه بر سابقه حیات دیرین در قلعهتل که عمدتاً با هالهای از ابهام همراه است، بخش دیگری از سابقه حیات شهر قلعه تل که از آن زمان تا کنون استمرار دارد، به دوره قاجاریه و اندکی قبل از آن باز میگردد.
این حیات دارای نمایندهای پابرجاست که بر روی تپهای مشرف به دشت و رودخانه جاری در پای آن به شکل قلعهای پر هیبت ولی رنگ و رو باخته خود نمایی میکند.
از این قلعه برای فرماندهی قشون استفاده میشد. وصف این قلعه و حیات اجتماعی درون و بیرون آن که نشانی از سکونت در این شهر را به همراه دارد، در سفرنامه سر هنری لایارد (شهروند انگلیسی) آمدهاست. در این سفرنامه تنها اشاره اندکی به جمعیت ساکن در خارج قلعه که باید افراد غیر مرتبط با خاندان خان باشند، شد: «در پای تپهای که قلعه بر فراز آن جای داشت، یک ده با تعدادی خانه گلی وجود داشت» اشاره به بوتهزارهای پر پشت در اطراف قلعه و گلههای حیوانات وحشی بخصوص شیر و گراز، در وجود جمعیت زیاد در این محل تردید ایجاد میکند.