قره بابا کوه مقدس خراجو
محوطه تاریخی و مذهبی قره بابا در ۲۰۰ متری غرب شهر خراجو و در مسیر راه اهن مراغه به میانه واقع است. ارتفاع کوه در حدود ۳۰۰ متر که با شیب تندی همراه است. پایین دست کوه دارای چشمه های فراوانی است که بیشتر تحت نام گوزلر شناخته می شود. قسمت جنوبی و غربی کوه دره چتین دره قرار گرفته و که با مصافت اندکی به چئچنلر وصل می شود و راه ارتابطی قدیم خراجو با مراغه و امامزاده ابراهیم که سابقا با نام اجاق از شهرت خاصی برخوردار بوده است.
اتیمولوژی قره بابا
قره در زبان ترکی به معنی سیاه است ولی بعضا در معنای بزرگ نیز بکار می رود مخصوصا در نامگذاری اسامی جغرافیایی مثل کارا دنیز(دریای سیاه) در ترکیه یا قره چمن در تبریز. لازم به ذکر می باشد بعضی از محققین معتقدند کلمه قاره ریشه در قره ترکی دارد و وارد زبان فارسی شده است. مثل قاره آسیا.
از آنجا که هر چیز بزرگی از دور بیشتر متمایل به رنگ سیاه است به خاطر همین عامل قره استعاره از سیاه بودن نیز هست.
قره بعضا به معنی رعیت نیز است مثل قره رعیت در مقابل هامپای بزرگ.
بابا: بابا در متون عرفانی از جایگاه برتری برخوردار است اکثر عرفا با نام بابا معرفی می شوند مثل باباطاهر، شیخ بابا و… در مناطق ترک نشین برخی کوه ها با پسوند و پیشوند بابا از شهرت خاصی برخوردارند به عنوان نمونه: حیدربابای شهریار که کوهی است مقدس برای مردم خشکناب بستان آباد و یا کوه بابا داغ در منطقه قفقاز و کوه قره بابا در خراجو.
بابا در منطقه اذربایجان به نظر می رسد بسیار مقدس و با اهمیت باشد مثل آتابابا سؤزلری، بابامیز، بابالاریمیز(اجدادمان).
قره بابا: در معنی تحت لفظی به معنی بابای بزرگ است. با ریشه یابی تاریخی شاید بهتر بتوان این معنی را دریافت.
به این دو جمله ی برگرفته از اوستا نگاه کنیم: «کوههای آب ریزان را میستاییم و میستاییم ستیغ کوهی را که تو بر آن روییدی.» کوه نزد ایرانیان ارزشی فراوان داشته و گاه آن را پرستیده اند.
انسان از روزگاری بسیار کهن به کوهستان پناه آورد و در کوهستان و غارهای آن جای گرفت تا از یخبندان و جانوران وحشی در امان بماند. شکاف و غارهای کوه، سرپناهی بودند برای انسانی که هنوز به مرحلهی چادرنشینی و خانه سازی نرسیده بود. اولین سکونت گاههای انسان، غارها بودند و انسان از همان روز به غار و کوهستان با دیدهی احترام نگریست. این احترام و قدرشناسی به تدریج تبدیل به تقدس شد تا جاییکه برخی کوهها نامی مقدس و برخی دیگر جایگاهی مقدس پیدا کردند.
انسان برای نامیدن برخی کوهها از واژههای مقدس استفاده کرد. در هیمالایا چند کوه مشهور دارای نامهای مقدس هستند:
ـ معنای "آناپورنا" نخستین کوه۸۰۰۰متری صعود شده توسط انسان، "الههی پربرکت" است.
ـ "گوساینتان" سیزدهمین کوه ۸۰۰۰متری به معنای "خانهیمقدس" است.
ـ پرفرازترین کوه جهان، "شومولونگما" (اورست)یعنی "الههی مادر برفها".
در بین ۸۰۰۰متریها الههی دیگری نیز وجود دارد؛ "الههی فیروزهای" یا همان کوه "چواویو".
در قارهی آسیا و در نزدیکی اولانباتور، پایتخت مغولستان کوهی وجود دارد که مغولها آن را "بوگدوال" نام گذاردهاند:"کوه خدا".یا کوه آلتای برای مردمان ترک زبان.
کوهها در ادیان و باورهای گوناگون نقش مهمی داشتهاند. پیامبر اسلام در بالای کوه حرا و در غار حرا جبرائیل را دید و پبام الهی را شنید. موسی ده فرمان خداوند را در کوه سینا دریافت کرد. اهورامزدا در بالای کوه با زرتشت گفتگو کرد. زئوس خدای خدایان یونانی و فرمانروای آسمانها برفراز کوه از مادر زاده شد. کشتی نوح بر فراز کوه آرارات جای گرفت.
کوه در باور انسان باستان چنان جایگاهی داشته که ادمی برای راز و نیاز و فرار از دامان طبیعت وحشی به کوه پناه آورده و بی شک شاید دوره غار نشینی انسان مرتبط باشد و این عامل مقدمه ای در ارج نهادن به کوه است. این فلسفه تقدس چنان است در مناطق دشتی و صاف انسان اقدام به ساخت کوههای نمادین نموده است چنان چه در مناطق دشتی ما شاهد ساخت کوههای هستیم.
کوه،از همهء اشیاء طبیعت به آسمان نزدیکتر است.همین ویژگی کافی است که به کوه وجههء تقدس ببخشد.کوه از سویی رمز اعتلای روحی است و از دیگر سو،برترین صحنهء بروز مقدسات آسمانی،و در نتیجه مرکز خدایان،است.لذا انسان قدیم از کوههای بلند که ترس و اضطراب را در جان او میریخت و خانهء خدایان شمرده میشد واهمه داشت. میگویند خدا وقتی زمین را آفرید،زمین موج برداشت و بر خود لرزید،پس از آنکه خداوند کوهها را آفرید و زمین را با آنها استوار کرد،زمین آرام گرفت.گفته شده که«کوههای اطلس» آسمان را بر شانههای خود حمل میکنند.نظریهء دیگری وجود دارد مبنی بر اینکه اماکن موجود در روی زمین،نسخهء دیگری هستند از اماکنی که در آسمان وجود دارد.انسان طبیعت را ستوده است،چون نمیتواند جز در گسترهای مقدس زندگی کند.
با این توضیح مشخص شد هر قوم و فرهنگی برای خود کوه مقدسی داشتند پس بی شک قره بابا برای مردم خراجو در قدیم بسیار مقدس بوده است. قره بابا چنان اهمیتی برای مردم خراجو داشته که هر سال طی اجرای مراسمی مردم به راز و نیاز در این مکان مقدس گرد هم می آمدند و طلب باران و بخشش از خداوند می کردند بعدها همین باور مردم سبب شکل گیری بعد اعتقادی بنام امامزاده در این مکان مقدس شد.
قره بابا در تاریخ
طی بررسی های سال ۱۳۹۱ در خراجو داده های سطحی قره بابا تاریخ نیمه هزاره دوم را نشان می دادند یعنی دوره آهن که بسیار جالب بود. این داده ها نشان می دهند که قره بابا در هزاره دوم قبل از میلاد محل زیست انسان چه به صورت موقت و چه به صورت دائم بوده است. سوالی که به ذهن می رسد چرا این محل؟ در جواب این سوال باید گفت این محل طی چند سال پیش مورد تهاجم قرار گرفت و با قبر کنده شده ای مواجه شدیم قبری که به نظر می رسید مربوط به قبل از اسلام بوده است و در بین مردم خراجو بیشتر با نام پهلوان معرفی شده بود. پهلوان شخصیتی وارسته در فرهنگ ما است. این یافته بسیار نتایج ما را دگرگون نمود و سوالاتی پیش روی خواننده گذاشت.
این قبر متعلق به کیست؟ قبر دوره اسلامی فاقد هر گونه نذورات است؟ داده های سطحی تاریخ هزاره قبل از میلاد را نشان می دهد و آیا این جا امامزاده ای دفن شده است؟
در جواب سوالات بالا باید گفت: اولا تاریخ کارکرد کوه بر می گردد به هزاره اول قبل از میلاد مسیح پس فرض دوره اسلامی دانستن کوه مردود است. ثانیا به نظر می رسد در کوه تدفینی به همراه هدایا بوده که این نوع تدفین مربوط به عصر آهن است یعنی قبل از میلاد مسیح. شاید قره بابا یک تدفین دوره قبل از میلاد بوده که طی اجرای مراسمی در اینجا دفن نمودند و نام پهلوان را بدان اطلاق کردند.
نتیجه:
قره بابا یک محوطه قبل از میلاد مسیح با تاریخ هزاره اول و دوم قبل از میلاد که تدفینی در آن صورت گرفته هر چند آتشکده بودن محوطه نیز دور از ذهن نیست ولی چون قبری به همراه هدایا بوده بیشتر به نظر می رسد تدفین یک جنگجوی دوره آهن بود که بعدها در دوره اسلامی با توجه به تقدس بودن کوه و مراسم سنتی مردم خراجو با دفن مجدد عالم روستا تبدیل به امامزاده ای می شود که بسیار برای مردم خراجو احترام داشت ولی نام امامزاده را دارد نه خود امامزاده فقط تدفینی مربوط به دوره اسلامی که احتمالا روی قبر دوره آهن قرار گرفته بود که مشابه امامزاده معصوم ورجوی که در دوره صفوی روی قبری مربوطه به دوره قبل از میلاد مسیح قرار گرفته بود که این شخص یعنی ملا عصوم مراغه ای یکی از سادات بزرگ منطقه بوده که در اینجا دفن نمودند. پس قهر بابا یک تدفین دوره آهن داشت بعدها در دوره های اسلامی روحانی روستای خراجو در آنجا دفن می شود و کم کم تبدیل به امامزاده شده است. و لفظ بابا نیز به نظر می رسد با دفن این عالم روحانی روستا اطلاق شده است.
در دوره پهلوی مردم خراجو اقدام به ساخت خانه ای روی این عالم روستای خود نمودند که بعدها به مرورو توسط عوامل مختلف از بین رفت هر چند امروزه نیز تا حدودی قره بابا جنبه تقدس بودن خود را حفظ نموده است. در ذیل چند تصویر از کوه هایی نشان می دهد که در بالای آنها قبوری مربوط به قبل از میلاد دارند که شبیه قره بابای خراجو است.
منبع:
http://khodajo.persianblog.ir/post/10/