کلیشاد و سودرجان

کلیشاد وسودرجان در گوشه‌ای از سرزمین باستانی ایران قراردارد به استناد منابع کمیاب اما متقن، از قدمت و دیرینگی بسیار برخورداراست اگر چه در دیرینگی این دیار شکی نیست اما به علل گوناگون وازجمله عدم دقت در ضبط حوادث و استفاده از گل و خشت در بناها به جزاشاراتی کوتاه چیز قابل توجهی دردسترس نیست، با آثار تاریخی هزار و هشتصد ساله از شهرهای پر جاذبه و سبز و خرم استان اصفهان است. کلیشاد و سودرجان شهری است در بخش مرکزی شهرستان فلاورجان استان اصفهان ایران. این شهر از دو بخش کلیشاد و سودرجان تشکیل شده که به نحوی که فرهنگ و لهجه. مردم آن با هم متفاوت است! فاصله این دو شهر با هم تنها یک خیابان است. محله‌های این شهر عبارتند از افجد و اغچه بدی. رودخانهٔ زاینده رود ازکنار این شهر عبور می‌کند که این شهر را از چشم‌اندازهای زیبایی برخوردار می‌کند.
شهر سودرجان در قدیم یک قلعه یا کاروانسرایی بوده است که این قلعه یا کاروانسرا در حال حاضر محلی بین مزارع کشاورزی شهر سودرجان و شهر ابریشم قرار گرفته است که با توجه به عدم وجود فیزیکی قلعه، مردم و ساکنان محلی آن قسمت را با نام قلعه می‌شناسند. این قلعه با نام قلعه سورگان شناخته می‌شده است و با گذر زمان و تغییر آوایی و گویشی در نام این شهر، این نام به سورگون و بعدها به سودرجان تغییر پیدا کرده است که حتی در گویش محلی از سوی بومیان منطقه و مناطق اطراف هنوز هم نام این شهر به صورت عامیانه «سورگون» ذکر می‌شود و به اهالی این شهر «سورگونی» می‌گویند. همچنین «بنا به نقل از کهنسالان» نام کلیشاد نیز از نام قلعه‌ای است که در همان زمان در دست ساکنینی بوده است که ظاهراً ساکنین آن را مهاجرانی تشکیل می‌داده‌اند که به آنها «کولی» گفته می‌شده و به دلیل اینکه آنها دائماً در حال شادی، رقص و پایکوبی بوده‌اند و یا بنا به رسم و سنت خودشان مراسماتی را برگزار می‌کرده‌اند که در نظر بقیه از آنها «کولی‌های شاد» یاد می‌شده است؛ و همین امر نام آن قلعه را به قلعه «کولی شاد ها» نام گذاری کرده است که بعدها با تغییر آوایی و گویشی محلی، این نام به کلیشاد تغییر یافته است. متأسفانه در خصوص هیچ‌یک از این مطالب سندی وجود ندارد؛ و حتی هیچ اثر فیزیکی از دو قلعه سورگان و کولی شاد نیست و فقط به یک قسمت از مناطق کشاورزی شهر سودرجان منطقه قلعه گفته می‌شود که به گفته کهنسالان «به نقل از اجدادشان» در این منطقه یک قلعه با این نام بوده است که در خصوص قدمت آن نیز سندی وجود ندارد. فاصله این شهر تا شهر اصفهان حدود پنج دقیقه است. این شهر دارای چندین برج کبوتر خانه -یک سقاخانه -است که به دلیل بی‌توجهی تخریب شده‌اند. از دیگر بناهای تاریخی این شهر حمام قدیمی این شهراست که در حال حاضر توسط جوانان شهر به زورخانه تبدیل شده است. این شهر دارای زمین‌های کشاورزی بسیاری است دارای باغات میوه متنوع و محصولات آن عمدتاً برنج (با کیفیت مرغوب) معروف به برنج لنجان، سیب زمینی، پیاز، گندم و جو، و کلیهٔ صیفی جات است. مردم زیادی از شهر در کنار مشاغل اصلی خود به کشاورزی نیز می‌پردازند و عده‌ای هم صرفاً کشاورزند.

خیابان اصلی شهر کلیشاد در ایام محرم گرفته شده ع. الف

چوانان ورزشکار زورخانه امام علی (ع) شهر کلیشاد وسودرجان گرفته شده

از جمله آثار مذهبی شهر می‌توان به امام زاده ابراهیم و امام زاده عبداله در کلیشاد و امام زاده شاهچرا در سودرجان اشاره کرد. این شهر دارای یک پارک ساحلی (در حاشیه زاینده رود) و پارک کوهستانی نجات بخش است که در ایام تعطیل مردم شهر اصفهان برای تفریح در فضای سبز به آنجا می‌روند. انتظار می‌رود طی سال‌های آتی با توسعه شهر اصفهان این شهر نیز به شهر اصفهان ملحق شود.

 

موقیعت جغرافیایی

این شهر از شمال به شهرستانهای خمینی شهر و نجف آباد، از جنوب به شهرستان مبارکه، از شرق به شهرستان اصفهان و از غرب به شهرستان لنجان محدود می‌شود.

ارتفاعات

ارتفاعات مهم شهر شامل: ایران کوه، کوه فیروزان و نیز گردنه آبنیل که در انتهای جنوبی ایرانکوه واقع است و راه اصفهان به گرکن شمالی (پیربکران) از آن عبور می‌نماید. این شهرستان قریب به ۱۶۰۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد.

آب و هوا

دارای آب و هوایی معتدل است. وجود ساحل زیبای زاینده رود و درختان فراوان و انبوه سبب اصلی اعتدال هوا در کلیشادوسودرجان است زاینده رود مهمترین منبع تأمین آب زراعتی در شهر می‌باشد که بوسیله انشعابات کوچک و بزرگ خود نیاز مزارع کشاورزی را پاسخگو است.

جمعیت

نرخ رشد و گسترش شهرنشینی زمینه‌های اقتصادی حاصل از گسترش فعالیتهای صنعتی در منطقه کلیشاد و سودرجان می‌باشد. تاقبل از حمله افغانها به ایران به صورت دو قلعه کلیشاد و سودرجان وجود داشته است و در حال حاضر باجمعیت بیست و چهارهزار نفری خود در ۱۴ کیلومتری جنوب غربی اصفهان و در حاشیه جنوب غربی زاینده رود با ارتفاع ۱۶۰۰ متر از سطح دریا قرار دارد.

ادب و فرهنگ

کلیشاد و سودرجان از گذشته دورر یکی از مهدهای ادب و فرهنگ بوده که می‌توان به نجیبای کلیشادی و ام‌النجم سودرجانی اشاره کرد. این شهر با تفاخر کم‌نظیر و والایی به یکصد و پنجاه شهیدش و فزون بر سیصد جانباز و آزاده اش و بالغ بر بیست مسجد و چند حسینیه و به خیرین ایثارگرش شهره است. شهری که علم‌های عزا داری آن معروف تر از خود آن است . وقتی به تابلوی ورودی شهر کلیشاد وسودرجان برخورد می‌کنیم هنگامی که اولین میدان را پشت سر گذاشته وداخل جاده اصلی شهر می‌گردیم صحنه بسیار جالبی را به خصوص در ماه‌های محرم وصفر مشاهده می‌کنیم. در کنار خیابان‌های شهر و داخل هر خانه این شهر یک علم مشکی یا سبز دیده می‌شود که فضای بسیار زیبایی را بر شهر حاکم نموده است. وقتی که از مردم این شهر سؤال می‌کنیم متوجه می‌شویم طبق یک سنت قدیمی اکثر مردم این شهر یک روز پس از عید غدیر در کنار خیابان‌ها ودر کوچه‌های شهر باهمدیگر به بستن این علم‌های زیبا مشغول می‌شوند و به همدیگر کمک می‌کنند. رسم بسیار زیبا و پسندیده‌ای است که مردم آن را باشکوه هرچه تمام تر انجام می‌دهند.

جاذبه‌های دیدنی

از جاذبه‌های گردشگری شهر می‌توان به پارک زیبای ساحلی این شهر در حاشیه رودخانه زاینده رود (با امکانات تفریحی و ورزشی) و برجهای کبوتر خانه (مربوط به دوره قاجاریه) اشاره کرد.

گرفته شده توسطشهرداری

اماکن مذهبی

امامزاده شاهچرا-مسجد اعظم-مسجد سجاد_مسجد بقیه الله

گرفته شده توسطشهرداری

شده توسطشهرداری

گرفته شده توسط شهرداری

گرفته شده شهرداری

گرفته شده توسط شهرداری

گرفته شده توسط شهرداری

اماکن فرهنگی

دانشگاه هنر -دانشگاه علمی کاربردی – کتابخانه مرکزی عمومی

صنعت

کارخانه ایرانیت – شرکت داروسازی امین – بیمارستان کلیشاد – مجتمع تجاری زرین – شرکت سایکو (صنایع سیستمهای امنیتی ایمن کاران)

شعر

ببینید شما شهر زیبای عشق کلیشاد ز ایثار چو دریای عشق
کلیشاد بود شهر جاوید من چو باغی که دارد گل یاسمن
به باغ گلشن بلبلان سرمدی بخوانند ز وصف گل احمدی
به شهری که پیوسته با لاله هاست به سوز و دعایی که از ناله هاست
روید بلبلان سوی بازار عشق نوا سر دهید بهر دیدار عشق
نوا بهر دین خدا سر دهید به عشقی که دارید شما سر دهید
بخوانید ایِ سربداران عشق بنام خدای شهیدان عشق
که این شهرما شهر دین پرور است قلوب رجالش پر از انور است
رجالش چو دارند عشق حسین چو اصحاب پیغمبراند در حُنین
رجالش چو اصحاب احمد بوند هوادار دین محمد بوند
به سرحد جان دین حمایت کنند به عشقی که دارند روایت کنند
روایت شود پیش اهل یقین از آن سربداران مخلص به دین
همه مردمانش تراز اولند به وقت صلات هم نمازاولند
به هر وقت نمازی جماعت کنند که امر خدا را اطاعت کنند
همه عاشقان صف به صف در رکوع که هستند چو خورشید وقت طلوع
زسیمایشان نور پراکنده است چه دیدست خورشید شرمنده است
کلیشاد چنین دارد، عشق و صفا ز مردان مخلص بی ادعا
همه جان به کف قامت آراسته جواب دعا از خدا خواسته
به عشقی که آنها دعا خواننده‌اند برای جواب منتظر ماننده‌اند
اگر شهر من شور دارد چنین زمردان مؤمن نه از جاهلین
هدایت که مسجد بود سنگرش چه شد با دعا آمد اشگ ترش
همه تارو پودش شکست در دعا به عشقی که با چشم تر گفت خدا
یکی شهر عشق و دگر کشورش خدایا بکن حفظ تو این سنگرش

زنده یاد علیرضا هدایت کلیشادی

نظر بدهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.