سده لنجان | |
---|---|
کشور | ایران |
استان | اصفهان |
شهرستان | لنجان |
بخش | بخش مرکزی |
شناسهٔ ملی خودرو | ایران |
![]() ![]() سده لنجان
روی نقشه ایران
۳۲.۳۶۶۷° شمالی ۵۱.۳۱۶۷° شرقیمختصات: ۳۲.۳۶۶۷° شمالی ۵۱.۳۱۶۷° شرقی |
سده لنجان شهری است در بخش مرکزی شهرستان لنجان (زرین شهر) استان اصفهان ایران. این شهر در ۴ کیلومتری مرکز شهرستان (زرین شهر) قرار دارد.
صنایع
کارخانه ذوب آهن از بزرگترین صنایع منطقه است. کارخانه صنایع دفاع، مجتمع فولاد مبارکه، شرکت پلیاکریل اصفهان، کارخانه نوید منگنز، کارخانه سیمان سپاهان و زرین خودرو از جمله صنایع این منطقهاند.
دردهههای اخیر با توجه به احداث صنایع عظیم در شهرستان وکشاورزودامداربودن اکثرمردم بومی منطقه و بسیاری از نیروهااز سایر نقاط کشور خصوصاً خوزستان و چهارمحال بختیاری با توجه به اشتغال فنی قبلی (صنایع فولاد و نورد خوزستان، نفت، گاز و پتروشیمی، نیروگاهی و…) دراین شهرستان ساکن شدهاند.
تاریخ
در تاریخ آمده اولین اسکان بشر در ساحل رودها بوده است. مادها در ساحل کارون و بابلیها در کنار بینالنهرین. در کنار رودخانه زایندهرود هم روستاها و شهرهای زیادی بر پا شده است از جمله سده.
آب سالم، زمین حاصلخیز و هوای چهار فصل علت به وجود آمدن روستاهای قدیم در کنار رودخانه زایندهرود بوده است. اردشیر بابکان این رود را زرینه رود خوانده و تقسیم آب آنرا برای زراعت از زمان او میدانند. ابنرسته در کتاب خود (اعلاق النفیسه، قرن سوم هجری) مینویسد: آب اصفهان از رودخانهای به نام «زرین رود» به دست میآید که سالمترین آبهاست. سرچشمه این آب یکی از روستاهای اصفهان است که از آنجا تا مرکز شهر ۳۰ فرسخ فاصله دارد آب این رودخانه در روستاهایی که در مسیر آن واقعاند مورد استفاده قرار میگیرد و به هر جایی که کشت و کاری انجام گرفته است بدون حساب از آن آبیاری میشود.
مفضلبن سعدبنحسین مافروخی اصفهانی صاحب کتاب «محاسن اصفهان» که در زمان صدارت خواجه نظامالملک طوسی میزیسته(۴۶۵–۴۶۸ هجری) دربارهٔ مسایل تاریخ، جغرافیا و ادبیات اصفهان گزارشهای خوبی داده است. در این کتاب آورده: بزرگترین بلوک اصفهان و پر برکتتر از همه آنها لنجان و النجان است که در محل به چهار ناحیه آیدوغمیش، آشیان، اشترگان و گرکن تقسیم میشود و هر یک از آنها روستاهای متعددی دارد. (سده لنجان جزء ناحیه آشیان بوده) در طومار شیخبهایی سهم آب سده از دهات همجوار بیشتر تعیین شده و این خود دلالت بر کشاورزی پررونق آن زمان سده داشته است.
میرسیدعلی جناب در صفحه ۵۶۱ کتاب الاصفهان مادیهای دست راست رودخانه را نام برده است و برای سده به چهار مادی اشاره کرده: ۱۷) سده ۱۸) احمدآباد ۱۹) مزارع سده ۲۰) طاحونه در آن کتاب برای مبارکه و ورنامخواست هر کدام یک مادی نام برده است.
استاد علیاکبر دهخدا در لغتنامه به نقل از جلد دهم فرهنگ جغرافیایی ایران دربارهٔ سده چنین نوشته است: «سده(]سِ دِ[ اِ غ) قصبهای از بخش فلاورجان شهرستان اصفهان، ۲۵ هزار گزی جنوب باختر فلاورجان. هوای آنجا معتدل و دارای ۳۸۳۶ تن سکنه است. آب آنجا از زایندهرود است. محصولاتش گندم، جو، حبوب، برنج، سردرختی، زردآلو، سیب و آلوچه. اهالی به کشاورزی و مختصری گلهداری گذران میکنند. راه آن ماشین رو است و در حدود ۱۵ باب دکان دارد.» و اما مطالعات و مشاهدات بنده دربارهٔ قدمت سده بدین شرح است: وجود باغ دیوان خانه جزء باغات قلعه ارباب (قلعه وسط) دلیلی بر قدمت سده است. دیوان در زمان ساسانیان به محل امورات و نگهداری آتشکدهها گفته میشده است در زمان صفویه ………. اجاره زمینهای خاصه را در ساختمان این باغ جمعآوری میکردند. (روبروی ساختمان جدید شهرداری)
احتما لاسده در زمان قبل از ورود اسلام هم وجود داشته و نام آن از جشن سده که یکی از جشنهای بزرگملی بوده است گرفته شده است. در لغت نامه دهخدا کلمه سده با جشن سده یکسان نوشته شده است.
در قلعه وسط تیمچه بزرگی بوده است که قدمت آن به سالیان خیلی دور میرسیده است. همچنین در خاکبرداری زمینهای زراعتی در شمال کوهکولودون در عمق شش تا هفتمتری زمین قبر و آثار زندگی دیدهشده است. همچنین در جنوب سده راههایی وجود داشته به نامهای درهشاهی، درهکاروان کش که به طرف کوههای چهارمحال امتداد داشتهاند؛ و نامهایی چون یال قلعه بارخانه و نام مزارع صحرایی چون شطا و میان رودخانه که قدمت مراکز نامبرده به قبل از صفویه میرسد.
درهشاهی و درهکاروان کش راه ارتباطی لنجان و چهارمحال و خوزستان بوده است. وجود تونلهای آب رسانی که در غرب سده میباشند و به خانهگرگها معروف هستند، هم قدمت سده را میرساند. این تونلها در کوه کولودون هم وجود دارند و فعلاً هم آثار آن بر جا میباشد. این تونلها و راه آب آن که از غرب به شرق جریان داشته برای مشروب ساختن زمینهای زراعتی شرق کوه کولودون به دست انسانهای دلاور و زحمتکش ایجاد شده است. دلیل محکم دیگری که برای قدمت سده میتوان ذکر کرد وجود قبرستانهای قدیمی و وسیع در شهر است. در شهرهای همجوار چنین قبرستانهای قدیمی و وسیعی وجود ندارد.
یکی از این قبرستانهای قدیمی زمین بانک صادرات کنونی تا شعاع دویستمتری بوده است که در ناحیه شمالی آن قبور زرتشتیان وجود داشتهاست. گورستان دیگری اطراف مقبره سیدمحمود (سیدخورشید) قرار داشته که مخصوص قلعه وسط بوده و از گورستان اولی وسیعتر بوده است.
دیگری جایگاه کتابخانه عمومی، بانکسپه و اطراف آن و مخابرات و خیابان استقلال است. همچنین قبرستان سادات که در نزدیکی کتابخانه قرار داشته است و یک شیرسنگی بسیار زیبا درآنجا قرار داشت مانند شیرهای پلخواجوی اصفهان، که به دنبال گشایش خیابان استقلال از بین رفت. در منازل مسکونی قدیمی مشرف به کمربندی شمالی (نزدیک باغدیوان خانه) قبرهایی در کف اتاقها دیده میشد. در تاریخ آمده است که در زمان هخامنشیان همچنین رسمی وجود داشته و مردگان را کفخانه دفن میکردند. در زمان قدیم هیچکس شناختی روی اماکن قدیمی و تاریخی سده نداشته و کسی به آنها توجه نکرده است. چنانچه باستان شناسان فرانسوی در زمان رضاشاه کاخصدستون (تختجمشید) را کشف کردند و قبل از آن کسی ارزش واقعی آنجا را نمیدانست. دلیل دیگر کورههای آجرپزی: یکی از این کورهها در غرب سده بوده و هماکنون خرابهای از آن برجاست و مزرعه کشاورزی هم در آن نزدیکی قرار دارد به نام پاکوره؛ و کوره دیگر که در نزدیکی کوه کولودون بود و بنده خرابه آن را دیده بودم. ساختمان فعلی دانشگاه روی آن کوره قرار دارد و آجرهای تولید شده دراین کورهها بسیار ضخیم بودهاند. چنانکه پیران گفتهاند: ساختمان این کورهها روی کورههای قدیمی ایجاد شده بود که قدمت بسیار زیادی داشتند؛ و دیگری آسیابهای آبی و یخچال کهنه و نو و عصارخانهها: این گونه بناها نشان دهنده قدمت محل و وجود کسب و کار و داد و ستد هستند. همچنین اولین ماشین قدیمی که عصاری میباشد در زمان اسکندر به ایران آمده است و مخترع آن را ارسطو میدانند. ظروف سنگی، دستبند قدیمی و کتابهای خطی بسیار زیبایی در سده وجود داشته، در زمان قاجار مردم به علت قحطی و گرسنگی این اشیاء قدیمی خود را به قیمت کمی به یک فرد کلیمی به نام ملا فرج که به سده رفتوآمد داشته است فروختند.
اگر در لهجه و گویش مردم بومی منطقه سده کمی دقت کنیم به کلمات و لغات اصیل زیادی برخورد میکنیم؛ که نشاندهنده اصالت و بومی بودن مردم وزبان پهلوی آنان میباشد. در این قسمت تعدادی از این لغات و ضربالمثلها را میآورم:
لِته: زمین کشاورزی بندروخونه: سد رودخانه دار: داس کته: انبار غلات (مخزنغلات) اُشا: منزل (هشا) خرند: حیاط منزل یانه: هاونگ چش: چشم گناس: گدا، خسیس کُچ: گوشه دلنگوز: آویزان چپری: زود، فوری کفتر: کبوتر یهپوری: مقدار کم وَخی: بلندشو گدار: محل عبور از رودخانه کیل: ظرف تقسیمکردن ببارد به لته، نبارد به کته: اگر باران ببارد محصول زمین خوب و بهتر میشود و اگر باران نبارد غلات در کته دارم. آش بلگ که آرتِ دردش یه کارتِ قدیم رشته را از خمیر گندم درست میکردند و با چاقو آن را به صورت نواری میبریدند و آشرشته میپختند. اُ که بِره به روخونه خویش بُخوره بَزبیگونه آب که در رودخانه جریان دارد، نزدیکان بخورند بهتر است تا بیگانکان. امروز لهجه و باورهای قدیم مردم سده بسیار کمرنگ شده است.